|
توازن استراتژیک پس از شهید سلیمانی
* قاسم سلیمانی به مثابه سرباز
مهدی محمدی:
بخش دوم: دیروز نوشتم میتوان از سلوک حاجقاسم سلیمانی نتیجه گرفت او، غایت فرماندهی و عالیترین شکل رهبری را سرباز بودن میدانست. این موضوع در شخصیت وی چند جنبه مهم داشته است. نخست اینکه او خود را سرباز ولی امر میدانست. این شاید مهمترین چیزی است که قاسم سلیمانی را آن چیزی کرد که بود. همچنان که در جایجای وصیتنامه خود نوشته اطاعت از ولی فقیه را اصل بنیادین همه فعالیتها و شرط ضروری موفقیت همه پروژههای خود در نظر میگرفت. ولی فقیه برای او چنانکه نزدیکانش گفتهاند از رگ گردن مهمتر بود. مفهوم تبعیت در اینجا مفهومی بسیار کلیدی است. حاجقاسم، مشاور رهبری و امین ایشان در حوزههایی بود که شاید غیر از او و شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی، هرگز و در هیچ زمان دیگر، کس دیگری از آنها مطلع نشود اما با این حال راز توفیقات خود را در این میدانست که همواره تابع ولی فقیه بوده است. در مکتب قاسم سلیمانی وقتی پای ولایت فقیه به میان میآید عقلانیت با قدسیت ترکیب میشود. آنچه ولی میگوید هم معقولترین و حکیمانهترین دیدگاهی است که میتوان درباره یک مساله شنید و هم وقتی با تبعیت کامل به آن عمل شود، قداست آن منجر به برکتی میشود که کارها را بسی سهل و امور دشوار را آسان میکند. از این رو، حاجقاسم از میان همه عناوینی که شایسته آنها بود و دیگران مایل بودند او را با آنها خطاب کنند، عنوان سرباز را بیش از همه میپسندید و تاکید داشت با این عنوان مخاطب قرار داده شود. جز آنکه شخصیت سردار سلیمانی از عناوین و نشانهایی که دیگران یک عمر برای رسیدن به آنها میدوند، گریزان و بلکه متنفر بود، مساله اصلی برای او این بود که بزرگی و عظمت واقعی زمانی پدیدار میشود که در نسبت با ولی زمان تعریف شود و این نسبت نیز فقط نسبت سربازی میتواند باشد نه چیزی بیشتر. یک فرمانده، یا یک سیاستمدار، یا یک معمار بزرگ بودن، وقتی با صفت سربازی آیتالله خامنهای مقایسه شود، در مکتب قاسم سلیمانی پاک بیارزش میشود. از این منظر، قاسم سلیمانی خود را در درجه اول سرباز ولی فقیه میدانست و همه شئون دیگر خویش را با آن تنظیم میکرد. نکته دوم در اینجا که در طول نکته اول قرار میگیرد، این است که حاجقاسم خود را سرباز مردم ایران هم میدانست و به این امر افتخار میکرد.
این یک واقعیت غیرقابل کتمان است که سردار سلیمانی با محبوبیت فوقالعادهای که در ایران داشت میتوانست به سرعت از محیط نظامی وارد سیاست شود و اگر چنین میکرد، احتمالا هیچ کس توان رقابت با او را نداشت. در 5 سال گذشته حداقل ۲ بار به طور جدی این بحث در محافل سیاسی مطرح شد که سردار سلیمانی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود. بار دوم در سال 1396، او مطابق همه نظرسنجیها محبوبترین فرد در میان مردم ایران بود و از این جهت فاصلهای بسیار عمیق با بقیه شخصیتهای سیاسی داشت. با این همه، حاجقاسم سلیمانی هرگز به ورود به عرصه سیاست در ایران حتی فکر هم نکرد. وقتی شایعات اوج گرفت، یک جمله بیشتر نگفت و آن این بود که من تا آخر عمر سرباز مردم ایران باقی خواهم ماند. این امر به هیچوجه به این دلیل نبود که حاجقاسم اهمیت جایگاههای سیاسی بویژه پست قدرتمندی مانند ریاستجمهوری در ایران را درک نمیکرد یا به آن بیتوجه بود، اتفاقا موضوع برعکس است و سردار سلیمانی یکی از معدود افراد در ایران بود که عمیقا درک کرده بود وجود یک دولت کارآمد و جهادی تا چه حد میتواند به تامین امنیت و گسترش مقاومت کمک کند اما مساله این بود که حاجقاسم اولا سربازی برای مردم ایران را رتبهای بسیار بالاتر از پستهای دولتی برای خود میدانست و به این امر حقیقتا ایمان داشت، و ثانیا -که این نکته بسیار مهم است- عمیقا مراقب بود مبادا مقام سربازی او به هرگونه شائبه سیاسیکاری یا قدرتطلبی آلوده شود. ضمن اینکه سالها مجاهدت و طلب شهادت، فاصلهای معنادار میان هدفهای سردار سلیمانی با هدفهای عالم سیاست ایجاد کرده بود. حاجقاسم بویژه این اواخر آنطور که یارانش شهادت میدهند، به طور کامل دل از دنیا بریده بود و به دنبال فرصتی میگشت تا جان عزیزش را به مردمی که خود را سرباز آنها میدانست تقدیم کند. تمنای شهادت، در دل حاجقاسم سلیمانی جایی برای دنیای سیاست باقی نگذاشته بود. از نظرگاهی که او این اواخر تحولات و پدیدهها را مینگریست و تحلیل میکرد، غوغای سیاست ارزشی بیش از بازی کودکانه و گذرای جماعتی از مردمان نداشت که از مسیر اصلی باز ماندهاند و به حاشیهها و راههای فرعی مشغولند.
خلاصه! سردار سلیمانی مقامی بالاتر از همین که داشت، یعنی جهاد مستمر خستگیناپذیر در مقام سرباز رهبری و مردم، نه میشناخت و نه در پی آن بود. آخر کار هم وصیت کرد بر مزار او عنوانی جز سرباز ننویسند و با این کار، رتبه سربازی در ایران را به جایگاهی رساند که بیگمان در تاریخ ایران بیسابقه است.
اصرار بر سربازی مردم و عمل صادقانه و مجاهدانه به وعدهای که با رهبری و مردم خویش کرده بود، بتدریج از حاجقاسم سلیمانی اسطورهای زنده ساخت. در میان مردم و همان دنیایی که آنها در آن زندگی میکنند و بدان مشغولند، راه میرفت، با آنها در خوشی و ناخوشی شریک بود، برایشان از آنچه میدید و میدانست سخن میگفت، حتی گاه موضع سیاسی هم میگرفت اما مردم ایران گویا یک گمشده تاریخی را پیدا کرده باشند، به او در مقام یک قهرمان اسطورهگون مینگریستند و به این سبب به او تکیه کرده بودند. سرباز قاسم سلیمانی به نوعی تکیهگاه درونی در دلهای ملت ایران بدل شده بود که همین که میدیدند هست و به کار خویش مشغول است و هر از گاه عکسی یا ویدئویی از او منتشر میشود که در جمع یارانش سخن میگوید یا فرزند شهیدی را نوازش میکند، برای آنها کافی بود تا قوت قلب پیدا کنند و به زندگی روزمره خود بپردازند. شاید زمانی که سردار سلیمانی در قید حیات بود، چنین توصیفاتی درباره او اغراقآلود جلوه میکرد اما پس از شهادت او و با این حجم از ابزار عشق و ارادت که به او میشود، دیگر هیچ کدام از این حرفها عجیب نیست. در واقع، دیگر هیچ اغراقی درباره حاجقاسم اغراق محسوب نمیشود و جامعه ایرانی اکنون بحق متمایل است که همچنان به او در مقام یک اسطوره تکیه کند. تبدیل شدن به یک تکیهگاه مورد اجماع همه طبقات جامعه در ایران، از حاجقاسم یک رهبر اجتماعی بیبدیل ساخته بود که در مواقع دشواری، سرمایه اجتماعی خود را به میدان میآورد و گرههای ظاهرا ناگشودنی را میگشود. حضور او در میان سیلزدگان خوزستانی که در ابتدای سال 98 میرفت به یک بحران بیسابقه در ایران تبدیل شود، صحنههایی تاریخی خلق کرد که هرگز از یادها نخواهد رفت. مردمی که به حرف هیچ مسؤول و مقامی اعتماد نداشتند، به یک کلمه اشارت حاجقاسم خانههای خود را ترک کردند و از کرده خود خشنود بودند. این ترکیب اسطوره و واقعیت که از فرمول جادویی ترکیب جهاد و تقوا نشأت میگرفت، باعث شد سردار سلیمانی از همه مرزهایی که به اشکال مختلف درون جامعه ایران کشیده شده بود فراتر برود و نمادی ملی خلق کند که جامعه ایران در همه تاریخ خود آرزومند داشتن آن بوده است.
* قاسم سلیمانی به مثابه شهید
و در نهایت باید درباره حاجقاسم سلیمانی به عنوان یک شهید هم سخن گفت. هنوز زمانی طولانی لازم است تا روشن شود شهید قاسم سلیمانی واقعا کیست و چه کارهایی از او ساخته است. وصیتنامه شهید سلیمانی سندی تاریخی است که نشان میدهد او خود نیز واقف بوده پس از شهات، دورانی جدید از حیات مبارک او آغاز میشود و این وصیتنامه را در مقام مانیفست این دوران جدید نقشآفرینی نوشته است. وقتی وصیتنامه را میخوانید کاملا پیداست با مردی مواجهید که میداند پس از شهادت، مرتبتی یگانه در ذهن مردم خواهد داشت و میتواند از جایگاه یک رهبر ملی با آنها سخن بگوید و مطمئن باشد بخشهای بزرگی از جامعه صرف نظر از تفاوتهای سیاسی و اعتقادی گاه فاحشی که با همدیگر دارند، سخنان او را به سمع قبول خواهند شنید.
در نخستین مرتبه از تحلیل، شهادت، او را از یک شخص به یک نماد ازلی و ابدی تبدیل کرد که برای همیشه در حافظه تاریخی مردم ایران خواهد ماند. این نماد چشمهای خواهد بود که جامعه در همه مشکلات، دشواریها و گرفتاریهای خود به آن مراجعه میکند و از آن سیراب میشود. این نماد به مردم ایران میآموزد آنچه در متون دینی و تاریخی درباره وجود مردانی بزرگ که تاریخ را تغییر دادهاند به آنها گفته شده، حقیقتی بوده که همین حالا هم در جریان است و نسل آن مردان بزرگ تا روزگار خود آنها امتداد یافته است. اینکه یک قاسم سلیمانی وجود داشته، تضمینکننده این است که حاجقاسمها باز هم وجود خواهند داشت یا حتی وجود دارند و فقط باید آنها را کشف کرد و تا زندهاند قدر دانست. این سخن کمی تلخ است اما احتمالا به حقیقتی مهم اشاره دارد که شهید قاسم سلیمانی کارکردهایی خواهد داشت -و در همین مدت کوتاه شمههایی از آن را نشان داده- که سردار قاسم سلیمانی واجد آن کارکردها نبود. این حقیقتی است که روزهای اول شاید نوعی دل خوش کردن و تسلای خاطر تلقی میشد اما بتدریج و پرده به پرده، در حال رونمایی است.
در مرتبه دوم، مساله این است که شهادت موجب شد جامعه ایرانی - و بلکه جوامعی فراتر از ایران- حاجقاسم سلیمانی را دوباره کشف و نسبتی نو با او برقرار کنند. شهادت حاجقاسم، جامعه ایران را به نحوی بیسابقه متحد کرد. گویی جامعه حس میکرد فقط با این اتحاد است که میتواند خلأ نبودن حاجقاسم را پر کرده و برای خود تکیهگاهی جدید فراهم کند. این اتحاد درست در زمانی ایجاد شد که ناآرامیهای آبان 98 بیم آن را ایجاد کرده بود که شکافهایی خطرناک جامعه ایرانی را تجزیه کند و در این زمانه پرخطر به توان ایستادگی و تابآوری آن در مقابل دشواریهای اقتصادی و فشار خارجی آسیب بزند.
در مرتبه سوم، شهادت سردار سلیمانی هیجانی بیسابقه در ایران ایجاد کرد که شاید هرگز نمونهای مشابه آن دیده نشده است. تا پیش از شهادت سردار سلیمانی تمام نظرسنجیها نشان میداد جامعه ایرانی به هیچوجه وارد شدن به یک درگیری نظامی را بویژه با آمریکا نمیپذیرد و از سیاستمداران میخواهد چنان تصمیم بگیرند و عمل کنند که این ریسک حداقل شود. شاید حتی بخشی از محبوبیت بسیار بالای حاجقاسم هم به این دلیل بود که مردم او را یکی از عوامل اصلی قدرتمندشدن ایران و در نتیجه کاهش ریسک درگیری نظامی میدانستند. شهادت حاجقاسم در مدت زمانی کمتر از چند روز مردم ایران را زیر و رو کرد. مردمی که تا پیش از آن اجتناب از جنگ را یک هدف غیرقابل گذشت میدانستند، به یکباره خواهان انتقام نظامی سخت از آمریکا شدند و وقتی به آنها گفته میشد این کار خطر جنگ را در پی دارد، در نظرسنجیها میگفتند این مساله برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. اینکه میلیونها نفر از مردم یک شب بخوابند و وقتی بیدار میشوند احوال آنها کاملا دگرگون شده باشد، پدیدهای بسیار نادر در طول تاریخ است که میتوان آن را مقدمه تحولاتی بسیار بزرگ در نظر گرفت و این اتفاقی بود که با شهادت سردار سلیمانی رخ داد و در تشییع او برای جهانیان به نمایش گذاشته شد. با اینکه حمله نظامی به عینالاسد از حیث نظامی یک اتفاق خارقالعاده محسوب میشد اما مردم ایران هنوز حس میکنند این حمله در قیاس با جنایتی که ترامپ با به شهادت رساندن سردار سلیمانی مرتکب شده، اقدامی کوچک -و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی فقط یک سیلی- بوده و از همین رو همچنان هر اقدام ریسکی دیگری در مقابل آمریکا را اگر تنبیه آمریکا به سبب این جنایت باشد، هم میپذیرند و از آن استقبال میکنند و هم آماده پرداخت هزینههای آن هستند.
در مرتبه چهارم، شهادت سردار سلیمانی به خلق نیرویی بسیار عظیم در ایران و در منطقه انجامید که باعث شد هدفگذاری بزرگی همچون اخراج آمریکا از منطقه کاملا واقعی و دستیافتنی جلوه کند. مردم حس میکردند شهید سلیمانی به آنها نیرویی اعطا کرده که نمیارزد آن را صرف کاری کوچکتر از اخراج کامل آمریکا از منطقه بکنند و به همین دلیل هم هست که میتوان گفت اخراج آمریکا از منطقه اکنون یک برنامه ملی در ایران است که توسط نسلهای متمادی و در طی سالهای طولانی تعقیب خواهد شد و در واقع ماموریتی است که جامعه آن را بر عهده نظام قرار داده و تحقق آن را مطالبه خواهد کرد.
* تغییرات توازن استراتژیک پس از شهادت سردار سلیمانی
حاجقاسم سلیمانی در زمان حیات خود، به کمک محور مقاومت، یک نظم استراتژیک بسیار ویژه ایجاد کرده بود که عمدتا از طرز فکر خاص و متمایز او درباره ماهیت، اهداف، توانمندیها و سازمان کار دشمن و نحوه مقابله با آن، سرچشمه میگرفت. آمریکا و اسرائیل سالهای طولانی همه ابزارهای ممکن را برای صدمه زدن به این نظم راهبردی بسیج کردند اما آنچه در عمل رخ میداد این بود که پایههای این نظم راهبردی روز به روز مستحکمتر میشد و اهداف غایی آن یعنی اخراج آمریکا از منطقه، حاکم کردن مردم منطقه بویژه مظلومان و ستمدیدگان بر سرنوشت خویش و سوق دادن اسرائیل به سمت نابودی حتمی، هر چه بیشتر در دسترس قرار میگرفت. آمریکا و اسرائیل تلاش کردند با ترور حاجقاسم از ورود این نظم راهبردی به مرحله نهایی جلوگیری کنند و حال سوال این است: آیا در این کار موفق شدهاند؟
این نظم راهبردی بر چند اصل ویژه مبتنی است که باید دید هر یک از آنها با شهادت سردار سلیمانی چگونه تغییر کرده است.
قبل از هر چیز، این نظم، مردم منطقه را در قالب گروههای مقاومت -که مستقل، آموزشدیده، مجهز و نیرومند بار آمدهاند- برای مقابله با آمریکا توانمند کرده است. بر خلاف آمریکا که ژئوپلیتیک مدنظر خود در منطقه را اساسا بر دوش گروههای مزدور غربگرا یا دولتهای وابسته قرار داده، نظم مقاومتی ایجاد شده از سوی سردار سلیمانی مردم را در تمام لایههای اجتماعی به عنوان مواد و مصالح ایجاد نظم جدید به خدمت میگیرد. تمام گروههای مقاومت که حاجقاسم به شکلگیری آنها کمک کرده، گروههایی عمیقا مردمی هستند؛ به این معنا که از دل مردم سرزمینهای خود برآمدهاند و بر اعتقاد و ایثار آنها متکی هستند و متقابلا نیز علاوه بر کارکردهای جهادی، خود را متولی خدمتگزاری به همین مردم میدانند. این گروهها به سبب اتکای وسیع به لایههای مختلف مردم، در وهله اول توانستند مشروعیت مردمی حکومتهای وابسته به آمریکا را به طور موثر به چالش بکشند و در مواردی آنها را به تسلیم در مقابل خواستههای خود وادارند، و النهایه در مواردی آنها را یا کنار بزنند (مانند یمن) یا چنان ضعیف کنند که چارهای جز ملاحظه مردم و گروههای مقاومت را نداشته باشند (مانند لبنان) یا خود در مقام دولتسازی برآیند (مانند غزه و عراق). مردمپایگی نظم مقاومتی که حاجقاسم ایجاد کرد، یک رکن اساسی در معادله قدرت در خاورمیانه است. در مواجهه با دولتهایی که روز به روز غنای ایدئولوژیک، پایگاه اجتماعی و حتی کارکردهای رفاهی خود را بیشتر از دست میدهند و به دسته مزدوران گوش به فرمان واشنگتن تقلیل پیدا میکنند، ظهور و تکامل این گروههای مردمپایه سمی مهلک است. آمریکا نخست از طریق فشار دولتهای غربگرا سعی کرد این گروهها و روابط آنها با پایگاه اجتماعیشان را تضعیف کند اما این دولتها ضعیفتر و ناکارآمدتر از آن بودند که از عهده این کار برآیند. بعد تلاش کرد از طریق تلفیق فشار تروریسم (داعش و گروههای وهابی) با تحریم اقتصادی گروههای مقاومت را فلج کرده یا آنها را با پایگاه اجتماعیشان درگیر کند - در اینجا هدف این بود که گروههای مقاومت به عنوان عامل اصلی فلاکت اقتصادی مردم تصویر شوند- اما این گروهها منعطفتر و هوشمندتر از آن بودند که در این دام گرفتار شوند و به روشهای مختلف هم تحریمها را دور زدند و هم از تهدید مواجهه با گروههای تروریستی، فرصتی برای قویتر شدن، ایجاد اتحاد بیشتر با برادران خود در گروههای دیگر و افزودن بر تجربهها و مهارتهای جنگی خود ساختند. در آخرین فاز از این پروژه، آمریکا سعی کرد از طریق یک تلاش وسیع و بشدت برنامهریزی شده و سازمانیافته، این گروهها را با بخشهایی از جوانان کشورهای خود که از رنج کشیدن و بیآیندگی به ستوه آمده بودند درگیر کند. بحرانهای چند ماه گذشته در عراق و لبنان آخرین ترفند آمریکا برای درگیر کردن مقاومت با مردم و ضعیف کردن مقاومت به دست مردم بود. در این فقره آخر حاجقاسم با صحنه پیچیدهتری روبهرو شد و در حال توسعه دادن امکاناتی جدید برای مدیریت آن بود که موعد شهادت فرا رسید. اطلاعات اندک موجود نشان میدهد آمریکاییها با این پیشفرض که محور مقاومت درون خود زمینگیر و با مردم خویش درگیر شده و این به عقبه مردمی آن آسیب جدی رسانده، تصمیم گرفتند جنایت ترور سردار سلیمانی را مرتکب شوند. به عبارت دیگر، ظاهرا داستان از این قرار بوده که آمریکا محاسبه کرده بود درگیری و اعتراضات مردمی مقاومت را ضعیف کرده و در این وضعیت اگر یک اقدام بزرگ علیه آن انجام شود، مقاومت نه تنها در موقعیتی نخواهد بود که به آن یک واکنش قوی نشان بدهد، بلکه ناآرامیهای درونی آن و درگیریاش با جامعه بیشتر هم میشود. آمریکا بر اساس این تئوری و با چنین مفروضاتی آن شب سیاه را رقم زد. بقیه ادعاهایی که مقامهای آمریکایی درباره برنامهریزی سردار سلیمانی برای حمله به سفارتخانههای آمریکا یا جاهایی شبیه به آن مطرح کردهاند، مهملاتی بیش نیست که آن را حتی در آمریکا هم جدی نگرفتهاند. تحلیل تحولات پس از شهادت سردار سلیمانی نشان میدهد این تحلیل بسیار خام بوده و به نتایجی معکوس انجامیده است. شهادت سردار سلیمانی اتحاد ایران و عراق را که گمان میرفت در لایه اجتماعی کمی آسیب دیده، تقریبا یکشبه ترمیم کرد. گروههای مقاومت عراقی را نیز یکپارچه کرد و اختلافهای آنها را به حداقل تقلیل داد. بویژه شهادت ابومهدی المهندس در کنار حاجقاسم به عراقیها یادآوری کرد نباید دوست را با دشمن اشتباه بگیرند و دشمن همان است که از جنایت علنی علیه میهمان آنها در حالی که از جانب یک مقام رسمی نظامی عراق همراهی میشود، هیچ ابایی ندارد. تشییع سردار سلیمانی در عراق و بعد تداوم این تشییع در ایران که به حماسهای تاریخی در تهران انجامید، ۲ ملت ایران و عراق را یکپارچه و هدفی مشترک به نام اخراج آمریکا از منطقه را برای آنها تعریف کرد. پس از شهادت حاجقاسم، دیگر فتنههای مردمی در عراق و لبنان پا نگرفت، حزبالله به سرعت در لبنان بر اوضاع مسلط شد و اکنون دولت در لبنان دقیقا به همان اندازه که آمریکا از آن نگران بود با حزبالله هماهنگ است. در عراق هم برای نخستینبار سیاستمداران عراقی به خروج آمریکا از این کشور رای دادند و از آن روز که این مصوبه از تایید پارلمان گذشته، اماکن و تاسیسات وابسته به آمریکا در عراق یک شب هم آرامش نداشتهاند. این نتایج، داغ شهادت سردار سلیمانی را تسکین نمیدهد اما نشاندهنده شکلگیری روندهای جدیدی است که شاید در دوران حیات ایشان هرگز نمیتوانست به این سادگی و در زمانی چنین کوتاه شکل بگیرد.
آمریکا همچنین امیدوار بود با شهادت حاجقاسم مقاومت لااقل در ۲ حوزه، ضربه اساسی ببیند، لیکن جریان امور نشاندهنده این است که اوضاع در این موارد هم به عکس خواست آمریکا پیش میرود.
نخست، آمریکاییها تصور میکردند با شهادت ایشان پل ارتباطی میان گروههای مقاومت تخریب خواهد شد. اگرچه سردار سلیمانی نقشی بیبدیل در ایجاد هماهنگی سطح بالا میان گروههای مقاومت ایفا میکرد اما این انتظار آمریکا ریشه در ناآگاهی عمیق آنها از مکانیسمهای درونی محور مقاومت بویژه سازمان کار نیروی قدس دارد. تصور آمریکا این بود که ارتباطات میان گروههای مقاومت و طرحریزی راهبردی برای آنها بشدت وابسته به شخص حاجقاسم سلیمانی است. آنچه آنها در نظر نگرفته بودند و اکنون بتدریج در حال فهم آن هستند، این است که حاجقاسم در طرحریزیهای راهبردی، مجری اراده رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و این اجرا را هم نه به تنهایی، بلکه با اتکا به شبکهای عظیم از نیروهای میانی انجام میداد که همه آنها دستنخورده باقی ماندهاند و با انگیزه و حرارتی افزونتر به کار خویش مشغولند. اگر بخواهم تعبیری از سیدحسن نصرالله وام بگیرم، میتوان به جملهای اشاره کرد که او پس از شهادت سید ذوالفقار گفت با این مضمون که مقاومت در این سالها یک نسل فرمانده تربیت کرده و بر خلاف تصور دشمن به هیچوجه شخصمحور اداره نمیشود. از قضا شهادت سردار سلیمانی محور مقاومت را به اتحادیه گروههای یکپارچه مقاومت تبدیل کرد که با هم عهد کردند تمام امکانات خود را برای ضربه زدن به آمریکا، اسرائیل و سعودی به نحو هماهنگ بسیج کنند و آمریکا اکنون نشانههای کوچکی از طلیعه این روند جدید را مشاهده میکند. شهادت حاجقاسم، انگیزه انتقام از آمریکا و ضربه زدن به اسرائیل را به سلول به سلول و فرد به فرد گروههای مقاومت منتقل کرد و اکنون انگیزههای خودجوش و بسا خارج از کنترلی شکل گرفته که بسیاری از آنها حتی اگر ارادهای هم باشد، قابل مهار نخواهد بود و آمریکا باید هر لحظه منتظر دریافت ضربههای جدید از سوی بازیگرانی ناشناخته باشد که نزد خود عهد کردهاند انتقام این خون را بستانند.
حوزه دومی که آمریکا گمان میکرد با شهادت سردار سلیمانی ضربه جبرانناپذیر خواهد خورد، توان طرحریزی عملیاتهای بزرگ توسط محور مقاومت است. تصور آمریکا این بود عملیاتهای بزرگ و مشترک میان گروههای مقاومت متکی به حضور شخص سردار سلیمانی است و بدون آن طرحریزی این عملیاتها مختل خواهد شد. آینده نزدیک به آمریکاییها نشان خواهد داد در این محاسبه چقدر بر خطا بودهاند. از قضا شهادت سردار سلیمانی همه گروههای مقاومت -و بلکه فراتر از آنها، گروههایی دیگر را که شاید هرگز کسی گمان نمیکرد داوطلبانه مایل باشند به مقاومت ضدآمریکایی ملحق شوند- بر سر یک عملیات بسیار بزرگ یعنی اخراج آمریکا از منطقه متفق کرده است و سازمان کاری به این عملیات بخشیده که متکثر، متنوع، مبتنی بر تصمیمهای خرد ولی شدیدا همگرا و بسیار خودانگیخته و عمیقا داوطلبانه است. ضربه زدن به آمریکا، اکنون نه هدف آخر، بلکه هدف روتین مقاومت شده و حتی کسانی که به طور سازمانی دستشان به مقاومت نمیرسد آمادهاند در این زمینه پیشقدم شوند.
میراث حاجقاسم سلیمانی اکنون به پشتوانهای چون خون مطهر او متکی است و از آن تغذیه میکند و لذا با اطمینان میتوان گفت خیلی زود خلأ وجود آن مرد بزرگ را جبران خواهد کرد. در دل این میراث عظیم و مقدس، مردانی در تکاپو هستند که سجادهنشینی و تقوا و تهجد را با شجاعت و جنگاوری و جهاد در هم آمیختهاند و وقتی این همنشینی مقدس رخ بدهد، حاجقاسمها ظهور خواهند کرد. آمریکا با شهادت سردار سلیمانی، کارخانه تولید سلیمانیها را فعال کرده و بزودی خواهد دید این کارخانه عظیم، چه محصولات شگفتی به بار میآورد.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 55540 نفر
102
طی 24 ساعت 102 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
شمار جانباختگان بیماری «کووید-19» در کشور طی یک شبانهروز در حالی به 100 نفر رسیده که میزان بستریشدگان این بیماری نیز با سیری نزولی به زیر 500 نفر کاهش یافته است. به گزارش «وطن امروز»، سخنگوی وزارت بهداشت دیروز آخرین موارد شناسایی و فوتی ناشی از «کووید-19» در کشور طی یک شبانهروز را اعلام کرد. سیماسادات لاری گفت: از ظهر روز شنبه تا ظهر یکشنبه و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۵ هزار و ۹۶۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۴۹۷ نفر از آنها بستری شدند. وی افزود: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به یک میلیون و ۲۴۳ هزار و ۴۳۴ نفر رسید. لاری ادامه داد: متاسفانه طی این مدت زمان، ۱۰۲ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۵۵ هزار و ۵۴۰ نفر رسید. به گفته وی، خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۱۳ هزار و ۱۸ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. لاری همچنین گفت: ۴۹۵۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی افزود: در حال حاضر و بر اساس آخرین تحلیلها، ۴ شهرستان ساری، آمل، رامسر و سوادکوه شمالی در وضعیت قرمز، ۴۳ شهرستان در وضعیت نارنجی و ۴۰۱ شهرستان در وضعیت زرد قرار دارند.
* گروههای پرخطر؛ نخستین دریافتکنندگان واکسن کرونا
وزیر بهداشت آخرین اقدامات انجام شده جهت خرید واکسن کرونا و همچنین پیگیریهای انجامشده از تست بالینی واکسن ایرانی کرونا تا این لحظه را اعلام کرد. دکتر سعید نمکی درباره اقدامات انجامشده جهت تامین واکسن کرونا گفت: واکسن را از راههای مختلف برای مردم تهیه میکنیم. از مردم میخواهم از خبرهای متفرقه که در رابطه با واکسن میشنوید، یک گوشتان را در و گوش دیگر را دروازه کنید تا روح و روانتان درگیر بحثهای حاشیهای نشود. وزیر بهداشت افزود: واکسن داخلی را هم روزی ۲ بار پیگیرم و وضعیت آنهایی که نخستین تزریق را انجام دادهاند پیگیری میکنم. تا این لحظه موفقترین شیوه تزریق و آزمایشاتی را که در این عزیزان پیگیری میشود شاهد هستیم. آزمایشات را از نظر بالینی و سطح سرم آنتیبادی در روزهای آتی دنبال خواهیم کرد و نتایج را به استحضار مردم شریف خواهیم رساند؛ بعد از فاز اول وارد فاز دوم میشویم. نمکی همچنین از اقدام ایران برای تولید مشترک واکسن کرونا خبر داد و گفت: واکسن دیگری را با یک کشور دیگر سازنده واکسن دنبال میکنیم؛ همکاران من در حال مذاکره هستند. انشاءالله در انستیتو پاستور فاز سوم بالینی این واکسن را از بهمنماه شروع خواهیم کرد.
ارسال به دوستان
پنجمین روز متوالی وضعیت خطرناک هوای تهران
هوایآلوده،دولت بیبرنامه
گروه اجتماعی: آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور روز گذشته نیز ادامه داشت و این در حالی است که دولت همچنان به پیشنهاد تعطیلی پایتخت بیتوجه است. به گزارش «وطن امروز»، تهران و چند کلانشهر کشور به علت وارونگی هوا، استفاده از سوختهای نامناسب مانند نفت کوره در نیروگاهها و بیتوجهی به ورود خودروهای فرسوده به شهرها، در وضعیت اضطراری به سر میبرند. با این وجود مسؤولان دولتی برای این معضل بهانههای عجیب و غریب میآورند و اظهارات متناقض مطرح میکنند؛ وزیر نفت اعلام میکند مجبوریم از سوخت مازوت استفاده کنیم، شهرداری تهران هم وجود نشانههایی از سوختهای غیراستاندارد را در ذرات هوای پایتخت تایید کرده ولی یک مسؤول وزارت نیرو نیز استفاده از سوخت مازوت را تکذیب کرده است! روز شنبه هم استاندار تهران اعلام کرد با توجه به آلودگی شدید هوای تهران پیشنهاد تعطیلی ۲ روزه را داده اما با بیتوجهی دولت مواجه شده است. وزیر کشور نیز در اظهاراتی عجیب اعلام کرد همین الان هم تهران به نوعی تعطیل است! در سالهای گذشته با تشدید آلودگی هوا دولت مدارس را تعطیل میکرد اما امسال که مدارس تعطیل است مسؤولان دولتی نمیدانند باید چه کنند تا از آلودگی هوا کم شود.
عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دیروز در جلسه مدیریت مصرف سوخت زمستانی کشور گفت: در حال حاضر با ۳ موضوع مواجه هستیم و فقط موضوع هوای پاک نیست. شرایط اجتماعی ما شرایط خاصی است؛ شرایط اقتصادی، کرونا و تهدیداتی که مرتب صورت میگیرد، در مردم استرس و نگرانی ایجاد میکند.
وی در تشریح ۳ موضوعی که کشور با آن مواجه است، گفت: نخست بحث آلودگی هواست که مردم کلانشهرها نگران آن هستند، چرا که شاخصها بالاست و باعث نگرانیهای بسیاری در بین مردم خواهد شد، دومین موضوع بحث خاموشیهاست؛ اگر در بحث مصرف برق ملاحظه نشود احتمال افزایش خاموشیها وجود دارد. وی در ادامه افزود: اگر سوخت مازوت مورد نیاز تامین نشود احتمال خاموشی وجود دارد و خاموشی ناخواسته رخ میدهد که این خاموشی میتواند حوادث بسیاری ایجاد کند. سومین مورد هم کسری سوختی است که باید از آن در نیروگاهها و منازل استفاده شود. به گفته رحمانیفضلی، سقف تولید گاز و گازوئیل ما کاملا مشخص است و با افزایش مصرف، با کاهش مواجه میشویم. هدف این جلسه نیز پیدا کردن راهکارهای حل این ۳ مساله است. همه دوستان به اعداد و ارقام و آمارها اشاره کردند، باید تلاش کنیم که مصرف را در کوتاهمدت کاهش دهیم. اکنون مصرف خانگی رقم بزرگی را به خود اختصاص داده و لازم است مصرف خانگی مدیریت و کنترل شود. البته منظور از کاهش مصرف این نیست که به مردم سخت بگذرد، بلکه موضوع مورد نظر ما مدیریت مصرف سوخت است. وزیر کشور درباره درخواست استانداری تهران برای تعطیلی پایتخت هم گفت: تصمیمگیری در این باره بر عهده کارگروهی است که قانون هوای پاک مشخص میکند و آنها متناسب با شاخصها باید این کار را انجام دهند. تهران تقریباً تعطیل است. مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی تعطیل هستند و ادارات با یکسوم نیروها فعال هستند، ضمن اینکه معلوم نیست ما تا چه تاریخی ثبات و پایداری هوا خواهیم داشت.
* وجود نشانههایی از مصرف سوخت غیراستاندارد در صنایع
در همین ارتباط فرشید باباخانی، معاون فنی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به روند افزایشی غلظت آلاینده دیاکسید گوگرد در تهران میگوید: نشانههایی از مصرف سوخت غیراستاندارد در صنایع و نیروگاههای تهران وجود دارد، البته استفاده از سوخت غیراستاندارد علاوه بر گوگرد، سبب تولید آلایندههای دیگری ازجمله ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون نیز میشود.
همچنین مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست پیش از این در گفت و گو با ایسنا از تذکر به وزارت نیرو درباره مازوتسوزی نیروگاه شازند اراک خبر داده بود. او همچنین اخیرا به ایسنا گفته است که به نظر میرسد با سرد شدن هوا و فشار روی منابع گاز کشور و افزایش مصرف خانگی، منابع ثابت آلاینده هوا بهصورت پراکنده از سوخت مازوت استفاده کردهاند. برای مثال واحدهای ریختهگری در تهران طی روزهای اخیر سوخت مازوت مصرف کردهاند همچنین از روزهای ابتدایی هفته گذشته تعدادی از نیروگاهها در تهران نیز به سمت مازوتسوزی رفتهاند. ما به دادستانی نامه زده و خواستهایم بهسرعت از این اقدام جلوگیری شود. اظهارات تجریشی درباره مازوتسوزی در نیروگاههای تهران، تکذیب مدیر عامل شرکت برق حرارتی را به دنبال داشت. استاندار تهران نیز در جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران گفت که هیچ کدام از صنایع و نیروگاهها از سوخت مازوت استفاده نمیکنند اما دادههایی وجود دارد که نشان میدهد نیروگاهها و صنایع اطراف تهران از سوختهای غیراستاندارد استفاده میکنند. بر اساس اطلاعات شرکت کنترل کیفیت هوای تهران طی چند ماه اخیر و بویژه آذرماه غلظت آلاینده دیاکسید گوگرد- که ارتباط مستقیم با مصرف مازوت و سوختهای غیراستاندارد در صنایع دارد- در برخی ایستگاههای شهر تهران افزایش قابل توجهی داشته و حتی در برخی موارد بسیار بالاتر از حد مجاز قرار گرفته است. گفتنی است ایستگاههایی که موارد عبور از حد مجاز را داشتهاند بیشتر ایستگاههای واقع در جنوب غرب و جنوب تهران بودهاند. از سوی دیگر از ابتدای هفته گذشته ورود خودروهای دیزلی به تهران ممنوع شد اما برخلاف انتظارها همزمان با ممنوعیت ورود دیزلیها به تهران، غلظت آلاینده دیاکسید گوگرد باز هم افزایش یافت. در این میان عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست مدعی شد: تعطیلی تهران به این دلیل است که ملت مستقیما با هوای آلوده مواجه نشوند و برای پیشگیری است. منشأ اصلی آلودگی مازوت است و اگر حذف نشود همین وضع ادامه دارد. بالای ۶۵ درصد علت آلایندگی، خودروهای گازوئیلسوز و کارخانجاتی است که سوخت مازوت مصرف میکنند. باید جلوی اینها گرفته شود. هوا در حال حاضر ساکن است و وقتی هوا ساکن است این آلایندگیها که وارد میشوند، میمانند. وی در ادامه افزود: یک سال است در حال مکاتبه با وزارت نفت و وزارت نیرو هستیم که مازوت را تصفیه کنند اما آنها کار تصفیه را تاکنون انجام ندادهاند. دیروز وزیر نفت هم صراحتا تایید کرد در نیروگاهها از مازوت استفاده میشود. بیژن زنگنه گفت: ما مایل نیستیم مازوت مصرف شود اما چارهای جز تحویل مازوت به نیروگاهها نداریم. بهرغم اینکه سازمان محیطزیست نیز مازوتسوزی نیروگاهها در تهران را تایید کرده است اما مدیرعامل شرکت برق حرارتی گفت: هیچکدام از نیروگاههای تهران از سوخت مازوت استفاده نمیکنند و نمیتوان آلودگی تهران را به این مساله مربوط دانست. محسن طرزطلب با اشاره به صحبتهای اخیر رئیس سازمان محیطزیست درباره مازوتسوزی نیروگاههای تهران، اظهار کرد: در استان تهران به هیچ عنوان از سوخت مازوت استفاده نشده و نخواهد شد و شاید صحبتهایی که درباره مازوتسوزی میشود مربوط به صنایع غیرنیروگاهی باشد. وی در ادامه افزود: در استان تهران و در شهرستانهای تهران نیروگاهی وجود ندارد که مازوتسوز باشد و تنها ۲ نیروگاه بعثت و منتظرالقائم این قابلیت را دارند که تاکنون بخش مازوتسوز این ۲ نیروگاه هم مورد استفاده قرار نگرفته است. مدیرعامل شرکت برق حرارتی همچنین با اشاره به نیروگاه ری گفت: این نیروگاه به طور کامل گازی است و اگر گاز وجود نداشته باشد از گازوئیل استفاده خواهد کرد و به هیچ عنوان مازوت در این نیروگاه استفاده نمیشود.
* هوای تهران امروز بسیار خطرناک میشود
با وجود تکذیب دولتیها درباره تاثیر سوخت مازوت بر آلودگی هوا، اعضای شورای شهر تهران معتقدند با مصرف مازوت هوا بیشتر آلوده میشود و به این موضوع شدیدا اعتراض دارند. مجید فراهانی، عضور شورای شهر تهران دیروز در این باره گفت: طی هفته گذشته شاخص آلودگی هوای تهران هر روز بالای 140 بود و پایتخت در شرایط قرمز قرار داشت. وی با بیان اینکه سالانه هزاران ایرانی بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند، گفت: شاخص کیفیت هوا به 152 نیز رسید و احتمالا طی امروز و فردا به بالای 160 و شرایط بسیار خطرناک خواهد رسید. عضو شورای شهر تهران ادامه داد: همه آمارها نشان میدهد که سوخت مازوت در صنایع و نیروگاههای تهران از یکسو و گازوئیل کامیونهای فرسوده از سوی دیگر 60 درصد حجم آلودگی تهران را به خود اختصاص دادهاند. فراهانی گفت: مازوت آلودهترین سوخت فسیلی محسوب میشود و بر اساس گفتههای رئیس سازمان حفاظت محیطزیست مقدار سولفور موجود در گازوئیلها نیز 20 برابر مجاز است. عضو شورای شهر تهران گفت: مدیریت کاهش آلودگی هوا نیازمند جلسات فوری در سطح دولت و مجلس است که به عنوان نماینده مردم تهران از ۲ قوه مجریه و مقننه میخواهم اقدامات لازم را برای کاهش آلودگی هوا انجام دهند. در این بین تلاش محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران برای بیتأثیر قلمداد کردن عملکرد مدیریت شهری بر آلودگی هوا روزگذشته جالب توجه بود. وی با اشاره به افزایش ۲ برابری غلظت دیاکسید گوگرد در هوای پایتخت گفت: مدیریت شهری اختیاری برای محدودیت و کنترل این موضوع و آلودگی هوا ندارد. به گزارش فارس، محسن هاشمی با اشاره به موضوع افزایش آلودگی هوا در پایتخت طی روزهای گذشته گفت: باید درباره این موضوع تذکری به مسؤولان مربوطه داده شود. بر اساس بررسیهای به عمل آمده، استفاده از سوختهای پرگوگرد در صنایع و نیروگاهها تأثیر جدی بر تشدید آلودگی هوا داشته است. رئیس شورای شهر تهران بیان داشت: غلظت دیاکسید گوگرد طی هفته گذشته در هوای تهران ۲ برابر شده و این در حالی است که مدیریت شهری هیچ اختیاری برای ایجاد محدودیت و کنترل این موضوع ندارد. وی گفت: حتی درباره سوخت مازوت، اطلاعات ضد و نقیضی منتشر میشود و باید بدانیم که مهمترین عامل در تصمیمگیری درست، اطلاعات صحیح است.
***
[نیروگاهها به جای مازوت، گازوئیل بیکیفیت میسوزانند]
معاون نظارت و پایش اداره کل محیطزیست استان تهران درباره علل آلودگی هوای تهران و راهکارهای مهار این پدیده به «وطن امروز» گفت: تهران سابقه نیم قرن تجربه آلودگی هوای را داراست و طی این 50 سال هر چند اقداماتی در مهار این پدیده انجام شده اما به دلیل رشد میزان جمعیت و توسعه شهرنشینی در این کلانشهر نتیجه قابل توجهی به دست نیامده است.
محمد رستگاری با بیان اینکه طی 10 سال اخیر با انجام اقدامات لازم میزان آلودگی هوا در تهران کاهش یافته است و تعداد روزهای ناسالم نیز به نسبت کم شده است، گفت: درگذشته عمده آلایندگیهای تهران ناشی از منواکسیدکربن بود که با اقدامات انجام شده اکنون این نوع آلایندگی در کلانشهر تهران وجود ندارد، البته این اقدامات در مهار آلودگی هوای تهران و برخی کلانشهرها کافی نیست و باید راهحل درستی برای آن جستوجو کرد اما تردد میلیونی خودروها و موتوسیکلتها همچنین فعالیت صنایع و نیروگاهها و... که منشأ آلودگی هستند کار تصمیمگیران را برای حل این معضل سخت کرده است.
وی افزود: سالانه 200 هزار نفر به تعداد شهروندان تهرانی اضافه میشود که این تکثر جمعیت نیاز به خدمات حملونقل و تامین نیازهای گرمایشی و... را بالا میبرد. بنابراین، این موضوع باعث شده تا اقدامات برای رفع حل معضل آلودگی هوا به کندی انجام شود. رستگاری کمبود منابع مالی برای نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، خودروهای دیزلی و خروج عمده خودروهای دودزا و فرسوده را یکی از عوامل مهم ایجاد آلودگی هوا در پایتخت و برخی کلانشهرها عنوان کرد و اظهار داشت: کمبود منابع مالی برای نوسازی خودروهای فرسوده از یک طرف و ناهماهنگیهای بین دستگاهی برای تصمیمگیری نسبت به رفع پدیده آلودگی هوا در تهران و برخی شهرها از طرف دیگر موجب شده است تا هر ساله شاهد آلودگی هوا در تهران شویم.
معاون نظارت و پایش اداره کل محیطزیست استان تهران با بیان اینکه یک دستگاه واحد نمیتواند مشکل آلودگی هوا را حل کند، افزود: حل معضل آلودگی هوا نیازمند مدیریت یکپارچه است و اگر دستگاهها یا نهادهای مرتبط در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای خود نسبت به ایجاد راهکارهای لازم برای حل مشکل آلودگی هوا کمکاری کنند اهداف مورد نظر محقق نمیشود، بنابراین باید همه پازلها در کنار هم قرار گیرند تا بتوان در مسیر کاهش آلودگی هوا گام برداشت.
وی با بیان اینکه در تهران هیچگونه سوخت مازوتی در نیروگاهها و صنایع استفاده نمیشود، افزود: در چند سال اخیر اقدامات خاصی در راستای پلمب مخازن سوخت مازوت صنایع و نیروگاهها در تهران انجام شده است و آنها اکنون برای تامین سوخت از گازوئیل استفاده میکنند که البته این سوخت بعضا کیفیت مناسبی ندارد.
ارسال به دوستان
شرکت هفتتپه به ثمنبخس واگذار شد!
دکتر احمد نادری*: مسأله هفتتپه که پرونده بسیار پرفراز و نشیبی بوده و پرحاشیه شده است، محصول سلسلهتصمیمات غلط و اندیشه و عملکرد نولیبرال دولت جناب روحانی است که خصوصیسازی در قالب سیاستهای اصل ۴۴ را با واگذاریهای غلط ناکارآمد کرده است که مصداقهای زیادی دارد. در خصوص مجموعه هفتتپه از سال ۹۴ تا امروز که واگذار شده است، ۳ اشتباه اساسی در واگذاری و بعد از آن اتفاق افتاده است که اشکال اول شیوه غلط واگذاری است و یک رانت کلان را به یک فرد بدون هیچ ضابطهای در دولت واگذار کردند.
اشکال دوم در واگذاری این مجموعه در رابطه با بحث اهلیت فرد است؛ در واقع فردی که مجموعه هفتتپه به وی واگذار شده، هیچ اهلیتی نداشته است.
اشکال سوم این موضوع در بحث عدم نظارت در بعد از واگذاری آن است که خسارات بسیار زیادی را به مجموعه هفتتپه و کارگران آن و زیرمجموعهها و در مجموع به تولید آن وارد کرده است.
در بحث شیوه واگذاری باید بگوییم یک مجموعه خیلی بزرگ ۳۰ هزار هکتاری به ثمنبخس واگذار شده، همچنین کارخانجات و مجموعههای فرآوری اعم از ماشینآلات و ابزارآلات و... نیز واگذار شده است.
این فرد (مالک فعلی هفتتپه) در بحث نگهداری و مدیریت این بخش بسیار ناتوان بوده و متاسفانه نتوانسته نه تنها تولید را مدیریت و بالا ببرد، بلکه شاهد آن هستیم که تولید شرکت بسیار افت کرده است.
قبل از واگذاری، ۶۰ هزار تن در سال در این مجموعه تولید شکر سفید وجود داشته که در حال حاضر شاهد تولید ۲۰ هزار تن شکر زرد هستیم.
در این مجموعه مشخص است مالک آن اهلیت اولیه را نداشته و در کنار آن، کارگران اعتصابات و اعتراضات زیادی داشتند به سبب اینکه دستمزد و حقوق آنها پرداخت نشده است و بحث مهمتر این است که این فرد دارای فساد ارزی علنی بوده و ابرمتهم ارزی است که 5/1 میلیارد دلار ارز دولتی اخذ کرده و با مقدار بسیار کمی از آن که حدود ۶ میلیارد تومان بوده اقدام به خرید کشت و صنعت کرده، بعد از آن هم خسارات زیادی را به مجموعه هفتتپه وارد کرده است.
نکته بعدی این است که با تمام پیگیریهایی که ما کردیم بالاخره رئیس سازمان خصوصیسازی مجبور شد نامهای را ارسال کند و در آن نامه هم نظر مجلس، هم دیوان محاسبات و هم نظر سازمان بازرسی را مبنی بر عدم اهلیت مالک و لزوم خلع ید را بپذیرد و صحه بگذارد و از هیات داوری درخواست کند خلع ید را انجام دهد اما هیات داوری که متاسفانه اکثرا اعضای آن دولتی هستند، در جلسه بررسی موضوع هفتتپه نیز باز از این موضوع سر باز زدند و این تصمیم را عملیاتی نکردند؛ اخبار پشتپرده حاکی از آن است که روند دیگری را پیش گرفتند اما ما در مجلس در پاسخ به آن بیکار ننشستیم و وزیر اقتصاد را به مجلس احضار کردیم.
البته ما برای بحث وصول حقوق کارگران، افزایش حقوق آنها و احقاق حقوق بیتالمال ایستادهایم و کوتاه نخواهیم آمد و انشاءالله تا حصول نتیجه و خلع ید این ابرمتهم ارزی کوتاه نخواهیم آمد.
دیوان محاسبات کشور هم تابستان امسال بعد از ورود ما ورود کرد و ریاست محترم دیوان حکمی را برای یکی از معاونان صادر کردند که ایشان به قضیه ورود کند و تحقیق و تفحصی را از هفتتپه داشته باشد. بعد از آن تیم دیوان محاسبات مستقر شد و در واقع پس از بررسیهای زیاد و کنکاشهای دقیق که دیوان محاسبات داشت، نتیجه حاصل این بود که هم در روند واگذاری و هم در اداره و هم در بحث اهلیت مالکیت خطاهای جدی وجود داشت که دیوان محاسبات رای به عدم اهلیت مالک فعلی داد که جا دارد از این اقدام دیوان محاسبات قاطعانه تشکر کنیم.
* نماینده مردم تهران در مجلس
ارسال به دوستان
محصول برجام «مکانیسم ماشه» است نه «دفع مکانیسم ماشه»!
آدرس غلطی که دردسرساز میشود
نوید مؤمن: آخرین تلاش دولت ترامپ برای اضافه کردن ۲ بند جدید در بودجه ۲۰۲۱ سازمان ملل متحد (که منجر به احیای کمیته تحریمها علیه ایران میشد)، با ۱۰ رای مثبت و ۱۱۰ رای منفی اعضای مجمع عمومی سازمان ملل شکست خورد. بر این اساس، اکثریت قریب به اتفاق اعضای سازمان ملل متحد تاکید کردند واشنگتن، حق استفاده از مکانیسم ماشه را نخواهد داشت و سال 2021 قرار نیست بودجهای جهت بازگشت تحریمهای چندجانبه شورای امنیت علیه ایران برای سازمان ملل متحد در نظر گرفته شود. قطعا این مساله شکست دیگری برای دولت ترامپ در مسیر مواجهه با نظام و ملت ایران محسوب میشود.
با این حال، در روزهای اخیر شاهد ارائه آدرسها و نشانههای نادرست و خطرناکی به ملت ایران درباره «مکانیسم ماشه» و «اصالت برجام» هستیم. رسانههای اصلاحطلب و طرفداران مشی خسارتبار دولت در عرصه سیاست خارجی، مدعی هستند آنچه منجر به «عدم احیای تحریمهای چندجانبه ایران» در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل شده، «اصالت برجام»(!) است. این استدلال یا به عبارت بهتر، «ادعا»، شاید در حال حاضر برای حامیان دولت جنبه تبلیغاتی داشته باشد اما در آینده میتواند به سنگ بنایی برای «مواجهه ایدهآلگرایانه و خطرناک» با سند توافق هستهای و اعضای کمیته مشترک برجام تبدیل شود. بنابراین در همین مرحله لازم است نسبت به اصل ماجرا شفافسازی صورت گیرد.
واقعیت امر این است که «پروسه اسنپبک»، «فعالسازی مکانیسم ماشه» و «احیای تحریمهای چندجانبه ایران» آن هم با استناد به حق وتوی تنها یکی از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، حکم یک «ابزار سلبی» را علیه کشورمان در سند برجام و متعاقبا قطعنامه 2231 شورای امنیت دارد. اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اکنون با استناد به خروج دولت ترامپ از توافق هستهای با ایران، با احیای تحریمهای چندجانبه ایران توسط کاخ سفید مخالفت کردهاند اما در اینجا بهتر است کسانی که «ناکامی دولت ترامپ در بازگرداندن تحریمهای چندجانبه» را معلول «استواری حقوقی سند برجام»(!) میدانند به این سوال مهم پاسخ دهند: اگر همین الان، یکی از دولتهای عضو توافق هستهای(غیر از آمریکا)، بنا بر خواست و اراده سیاسی و غیرحقوقی خود یا بر اساس زدوبند آشکار یا نهان با دولت ترامپ، قصد احیای تحریمهای چندجانبه علیه ایران را داشته باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ آیا در آن صورت، «سند برجام» و «قطعنامه 2231 شورای امنیت» میتوانند جلوی این روند را بگیرند؟! قطعا خیر!
شاید بهتر باشد این سوال بهگونهای دیگر نیز مطرح شود: اگر دولت جدید بایدن، بدون آنکه تحریمی را علیه ایران در عمل لغو کند و حتی در ظاهر بدون پیششرط، به عضویت برجام درآید و سپس بخواهد به عنوان یک «عضو برجام» مکانیسم ماشه را علیه کشورمان فعال کرده و در نهایت، پرونده ایران را از کمیته مشترک برجام به شورای امنیت ارجاع دهد، چه کسی میتواند جلوی این روند را بگیرد؟! مگر کسانی که امروز از استحکام توافق هستهای سخن به میان میآورند، فراموش کردهاند ترامپ چگونه با یک امضا، از برجام خارج شد و با اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران، مسیر تجارت و مراودات اقتصادی با کشورمان را مسدود کرد؟! آیا بین سالهای 2017 تا 2020 میلادی، «سند برجام» و «قطعنامه 2231» به کمک ملت ایران و تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان آمدند؟! آیا زمان آن نرسیده است لااقل در این برهه زمانی حساس، از مواجهه ایدهآلگرایانه و غیرواقعبینانه با آنچه در طول سالهای اخیر رخ داد، دست برداشت و واقعیات را به افکار عمومی گفت؟!
بهتر است دولت و رسانههای وابسته به آن، به جای القای گزارههای نادرستی مانند «اصالت سند برجام» و «لاپوشانی مکانیسم ماشه»، به فکر «تجدیدنظر در این مکانیسم» بهمثابه یکی از شروط بازگشت آمریکا به توافق هستهای باشند. به عبارت بهتر، تا زمانی که دستگاه دیپلماسی ما، از طرق رسمی یا رسانهای به فکر «سانسور آثار سوء مکانیسم ماشه» بوده و منکر این «ظرفیت خطرناک» به سود آمریکا و تروئیکای اروپا شود، مواجهه واقعبینانهای با موضوع ندارد. متاسفانه آنچه اکنون به اصالت سند برجام بازمیگردد و منبعث از آن است، خود «مکانیسم ماشه» است نه «دفع مکانیسم ماشه»! اصرار یک کشور عضو توافق هستهای در کمیته مشترک برجام مبنی بر عدم رعایت تعهدات ایران (حتی اگر این تعهدات یکجانبه باشد)، در نهایت منجر به «بررسی پرونده در شورای امنیت سازمان ملل» خواهد شد. حتی ۲ ماه قبل، اتحادیه اروپایی نیز در اقدامی وقیح، فعالسازی «مکانیسم ماشه» علیه کشورمان را کلید زد اما آن را به واسطه «رویکرد سیاسی، و نه حقوقی خود»، در وضعیت معلق قرار داد.
ارسال به دوستان
فروغ مصباح هدایت
حجتالاسلام حجت احسانبخش*: حقاً و انصافاً صحبت از مقام و جایگاه مرحوم علامه آیتالله مصباحیزدی کار آسانی نیست و کسانی که سالها در محضر ایشان بودهاند باز لب به اعتراف میگشایند که توانایی بیان همه اوصاف آیتالله مصباح را ندارند و چه دقیق فرمودند رهبر انقلاب در پیام تسلیتشان که من خود عزادار هستم و فقدان علامه بصیر آیتالله مصباح برای حوزههای علمیه خسارت است. مجاهدت دائمی مرحوم آیتالله مصباح چیزی است که دشمنان نمیتوانند آن را انکار کنند. مجاهدت در زمان مبارزه با رژیم منحوس پهلوی، مجاهدت در زمان جنگ تحمیلی و مجاهدت در دفاع از حریم نظام و ولایت که چهبسا سختترین مجاهدت را ایشان در دفاع از ولایت انجام داد. زمانی که برخی در دفاع از جایگاه ولایت و ولیفقیه زمان یا ساکت بودند یا عقبگرد کرده بودند، این علامه بصیر آیتالله مصباح بود که در این راه هر توهین و جسارت و ملامت را به جان خرید ولی با تمام وجود حامی و حافظ حریم ولایت بود و خود را سپر رهبر انقلاب کرد. فقاهت حضرت علامه مصباح مسالهای است که بر خیلیها پوشیده است ولی رهبر عزیز انقلاب در پیامشان بر آن تاکید کردند که ایشان عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد بودند. در شب سالگرد شهادت سردار دلها حاجقاسم سلیمانی وقتی خبر ارتحال عالم جلیلالقدر و مجاهد فی سبیلالله آیتالله مصباح را شنیدم ناخودآگاه این مصرع بر زبانم جاری شد که
«آه از غمی که تازه شود با غمی دگر!» و چه سخت است بر قلب حضرت آقا که در سالگرد شهادت مالک خود، عمار خود را از دست بدهد. یکی از دوستان میگفت حاجقاسم سلیمانی شاگرد مکتب علامه مصباح است، اول کمی برای من این حرف سنگین بود ولی وقتی پیام رهبر معظم انقلاب در رثای از دست دادن آیتالله مصباح را خواندم، فهمیدم بزرگانی همچون حاجقاسم سلیمانی قطعاً از برکات علمایی همانند آیتالله مصباح بهرهمند شدهاند و مدارج و مراتب سیر و سلوک به سوی معبود را طی کردهاند. این حقیر که در جلسات مختلف توفیق استفاده از محضر مرحوم علامه مصباح را داشتهام حداقل به اندازه نمی از دریا، بارها از محضرشان شنیدم که میفرمودند ما هر چه داریم از برکت وجود حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها است و هر چه شکر کنیم که زیر سایه نعمت این بانو هستیم قادر به شکر نیستیم. انشاءالله با اولیای خدا محشور باشد و بتوانیم راه ایشان را ادامه دهیم و در دفاع از نظام و ولایت ثابتقدم باشیم.
* دانشپژوه مؤسسه امام خمینی(ره)
ارسال به دوستان
هیأت داوری حکم به تداوم مالکیت امید اسدبیگی بر شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه داد!
ناداوری!
* معاون فنی و حسابرسی دیوان محاسبات: قرار صادرشده برای سازمانخصوصیسازی را دوباره به جریان خواهیم انداخت
گروه اقتصادی: هیات داوری در نهایت حکم خود در رابطه با موضوع فسخ قرارداد واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه را به سازمان خصوصیسازی و خریداران سهام این شرکت ابلاغ کرد که در این حکم موضوع خلع ید و فسخ قرارداد واگذاری، منتفی شده است. اینطور که پیداست دیوان محاسبات با علم به فرمایشی بودن جلسه هیات داوری سوم دیماه و نفوذ دولتیها در روند تصمیمگیری این هیات، روند احضار هیات عامل سازمان خصوصیسازی و هیات واگذاری را از ابتدای هفته گذشته شروع کرده و در صورت ادامه روند کنونی شاهد انفصال از خدمت و جریمههای نقدی برای این مسؤولان دولتی خواهیم بود. به گزارش «وطن امروز»، کمتر کسی تصورش را میکرد با وجود مبرهن بودن تخلفات انجامشده توسط خریداران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و اظهار نظر چندین دستگاه نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات مبنی بر لزوم خلع ید خریداران سهام آن، نتیجه هیات داوری چیزی غیر از فسخ قرارداد واگذاری باشد اما این اتفاق رخ داد و هیات داوری در نهایت حکمی داد که باعث شوک مردم بویژه کارگران هفتتپه شد؛ کارگرانی که نزدیک به 5 سال در اسارات فردی بدون اهلیت برای مدیریت یک مرکز عظیم کشاورزی و صنعتی هستند و در این سال بارها طعم دریافت نکردن حقوق و مزایای خود را چشیدهاند. البته مالکان کنونی هفتتپه در کمال وقاحت طرح دعوی به طرفیت سازمان خصوصیسازی را به هیات داوری ارجاع دادهاند که در آن در رابطه با قیمت شرکت تظلمخواهی کرده و درخواست ارجاع پرونده به کارشناس رسمی دادگستری را داشتهاند و هم اکنون هیات داوری ناتوان در خلع ید به دنبال جبران ضرر و زیان برای مالکان و خریداران هفتتپه است. در همین رابطه سیدنظامالدین موسوی، عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در توئیتی نوشت: «کارگران هفتتپه تماس میگیرند و گمان میکنند جلسه بعدی هیات داوری باز هم درباره فسخ قرارداد است. نمیدانند هیات داوری دولت از فسخ عبور کرده و قرار است درباره مبلغ خرید هفتتپه تجدیدنظر کند. آخر سلطان رشوه شکایت کرده که هفتتپه را گران حساب کردهاند! سر دلارهای ۴۲۰۰ تومانی سلامت». هیات داوری تاکنون توضیح درستی درباره دلیل عدم خلع ید ارائه نداده است. این اتفاق پشت درهای بسته رخ داده و مشخص نیست با وجود مستندات کافی چگونه هیات داوری چنین خروجیای داشته است.
نباید فراموش کنیم از 7 عضو هیات داوری 5 نفر آنها دولتی هستند و بروز چنین اتفاقی در این زمینه دور از ذهن نیست. بر این اساس اعضای هیأت داوری از رؤسای اتاق بازرگانی و اتاق تعاون به عنوان ۲ عضو حقوقی و 5 عضو حقیقی دیگر که توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس سازمان برنامه و بودجه به صورت مشترک پیشنهاد و توسط هیأتوزیران تصویب میشود تشکیل شده است. غلامحسین شافعی به عنوان رئیس اتاق بازرگانی و بهمن عبداللهی به عنوان رئیس اتاق تعاون نیز در این جلسات حاضر میشوند. همچنین هیأتوزیران در جلسه دهم تیرماه سال 97، مسعود خوانساری، حسن سلیمانی، سیدابوالفضل فاطمیزاده، هوشنگ نادریان و عبدالعلی میرکوهی را به عنوان اعضای حقیقی هیأت داوری تعیین کرد. از آنجا که 5 عضو حقیقی این هیأت از سوی دولت پیشنهاد و تعیین می شوند، میتوان شاکله این هیأت را دولتی دانست.
* خلع ید برای استیفای حقوق ملت؛ تصمیم دیوان محاسبات
دیوان محاسبات، پیشران بررسی حقوقی موضوع واگذاری هفتتپه به بخش خصوصی بود و در روزهای پایانی تابستان سال جاری با انتشار گزارش تحقیق و تفحص، به این موضوع پرداخت. گزیده گزارش تحقیق و تفحص به شرح زیر است: «در راستای دستور رئیسکل دیوان محاسبات کشور مبنی بر تحقیق و تفحص از عملکرد، روند واگذاری و وضعیت بعد از واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و در راستای صیانت و پاسداری از بیتالمال که رسالت اصلی دیوان محاسبات کشور است و پیرو تخلفات و انحرافات رخ داده در واگذاری شرکت مذکور نظیر ابهام در قیمتگذاری، انقضای اعتبار قیمت پایه واگذاری، عدم احراز و پایش اهلیت مدیریتی خریداران توسط سازمان خصوصیسازی به رغم تأکید در مصوبه شماره 120696/2/63 مورخ 16/8/۸۸ شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و در مغایرت با دستورالعمل روش انتخاب مشتریان استراتژیک و متقاضی خرید سهام کنترلی و مدیریتی مصوب 25/5/۹۳ هیأت واگذاری، عدم تحقق اهداف واگذاری مندرج در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری موضوع سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی بویژه ارتقای کارایی بنگاههای اقتصادی و بهرهوری منابع مادی و انسانی و فناوری، افزایش رقابتپذیری در اقتصاد، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت و افزایش سطح عمومی اشتغال و با توجه به بدعهدی خریداران در ایفای تعهدات مندرج در قرارداد واگذاری از جمله عدم ایفای تعهدات پرداخت اقساط معوق قرارداد به مبلغ 674 میلیارد ریال، عدم بازپرداخت بدهی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران با احتساب سود به مبلغ 3337 میلیارد ریال، عدم رفع تعهدات ارز دولتی دریافتی به میزان 49 میلیون دلار و 9/9 میلیون یورو و عدم اقدام جهت جانشینی تعهدات و تضامین صادره شرکت مادر تخصصی ایدرو بابت تسهیلات دریافتی و همچنین سوق دادن منابع مالی شرکت به فعالیت خارج از اهداف صنعت نیشکر که منجر به ایجاد بحرانهای کارگری و آسیب به سرمایه اجتماعی شده است، سازمان خصوصیسازی به استناد مقررات موضوعه و مفاد قرارداد منعقده، مکلف به فسخ قرارداد و تعیینتکلیف مجدد آن است. دیوان محاسبات مراتب تخلفات و تکالیف فسخ قرارداد توسط سازمان خصوصیسازی را به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده و پیگیری لازم را تا استیفای کامل حقوق بیتالمال انجام خواهد داد».
* سازمان بازرسی کل کشور به صف طرفداران خلع ید پیوست
رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفت: درباره واگذاری شرکت هفتتپه، بررسیهای کارشناسی این سازمان نشان میدهد هم در واگذاری این شرکت به بخش خصوصی و هم پس از واگذاری (وفق ماده ۸ قرارداد منعقده) تخلفاتی رخ داده که واگذاری انجامشده را به موجب ماده ۱۱ قرارداد، مشمول فسخ کرده است. حجتالاسلام والمسلمین حسن درویشیان گفت: همانگونه که ریاست محترم قوهقضائیه نیز بارها اعلام کردهاند، ما از خصوصیسازی در چارچوب قوانین حمایت میکنیم کما اینکه واگذاریهای زیادی هم طبق مقررات انجام شده اما با تضییع حقوق مردم و بیتالمال حتما مخالفیم و نظارت بر حسن اجرای قانون در این موضوع را با حساسیت دنبال میکنیم. وی ادامه داد: در مجموعه قوه قضائیه نیز بخشهای مختلف درباره این پرونده به وظیفه خود عمل میکنند. دادگستری در حال رسیدگی به پرونده تخلفات و جرائم مالک فعلی این شرکت است و نظارت بر مدیریت بهینه شرکت و جلوگیری از بروز اختلال در روند تولید و نیز پرداخت حقوق کارگران، حسبالامر ریاست محترم قوه برعهده دادستان محترم کل کشور قرار گرفته و سازمان بازرسی کل کشور نیز نحوه واگذاری و عملکرد پس از واگذاری این شرکت را بررسی کرده است.
* وقتی سازمان خصوصیسازی هم به تخلفات اعتراف میکند
تخلفات رخداده در روند واگذاری و پس از آن، مورد اذعان سازمان خصوصیسازی هم هست. این سازمان در نامه درخواست تشکیل هیات داوری جهت خلع ید مالک هفتتپه به تخلفات رخ داده اعتراف کرده است. در همین ارتباط هادی قوامی، معاون پارلمانی وزیر اقتصاد درباره مفاد این نامه به فارس گفته بود: طی این نامه عنوان شده به رغم همکاری و مساعدتهای لازم در انجام تعهدات قراردادی، متأسفانه خریداران به کرات موجبات نقض تعهدات قراردادی را فراهم کردند که از جمله آن میتوانیم به عدم پرداخت اقساط قرارداد در موعد معین اشاره کنیم به طوری که از مجموع 7 قسط سررسیدشده، تنها ۲ قسط و قسمتی از یک قسط پرداخت شده بود که هماکنون تعداد 4 قسط و نیم باقی مانده که این به عنوان یکی از دلایل ابطال این قرارداد به شمار میرود که به هیأت داوری ارسال شده است. وی اضافه کرد: همچنین در این نامه به میزان مطالبات سازمان خصوصیسازی اشاره شده است که در حال حاضر 860 میلیارد ریال است که محقق نشده است. معاون وزیر اقتصاد با اشاره به دیگر محورهای نامه مزبور خاطرنشان کرد: همچنین سایر تخلفات از جمله اقدام خریداران درباره عدم پرداخت بموقع حقوق و دستمزد کارگران و همچنین موضوع عدم پرداخت بموقع بیمه کارگران و عدم پرداخت معوقات بیمه آنها و همچنین عدم تشکیل مجامع عمومی جهت انتخاب حسابرس و بازرس قانونی معتمد، از دیگر مواردی است که در گزارش به هیأت داوری ارسال شده است. وی ادامه داد: عدم تصویب صورتهای مالی شرکت از بدو واگذاری تاکنون و عدم انتخاب اعضای هیأتمدیره شرکت با توجه به انقضای مدت فعالیت مدیران از جمله دیگر تخلفات رخ داده در این شرکت است.
***
معاون فنی و حسابرسی دیوان محاسبات کشور در گفتوگو با «وطن امروز»:
قرار صادر شده برای سازمان خصوصیسازی را دوباره به جریان خواهیم انداخت
معاون فنی و حسابرسی امور اقتصادی و زیربنایی دیوان محاسبات کشور درباره اقدامات انجام شده توسط این نهاد برای فسخ قرارداد واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه به دلیل تخلفات صورت گرفته به «وطن امروز» گفت: دیوان محاسبات به دلیل تضییع حقوق بیتالمال که در روند واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه صورت گرفته، به این پرونده ورود کرد. همچنین به منظور بررسی وضعیت شرکت و تخلفات صورت گرفته پس از واگذاری، هیأتی از دیوان محاسبات در شرکت هفتتپه مستقر شد و گزارش مفصلی را از تحقیق و تفحص از این شرکت منتشر کرد. همچنین، دیوان محاسبات نظر خود را درباره لزوم فسخ قرارداد واگذاری این شرکت اعلام کرد. بر این اساس ۲ پرونده در دادسرا و هیأت مستشاری دیوان محاسبات به علت تخلفات صورت گرفته تشکیل شد که صدور یک قرار تعیین مهلت معین برای لغو قرارداد واگذاری شرکت توسط سازمان خصوصی را به دنبال داشت. پس از آنکه سازمان خصوصیسازی درخواست فسخ قرارداد واگذاری را به هیأت داوری ارسال کرد، قرار صادر شده توسط هیأت مستشاری هم به حال تعلیق درآمد. سعید بیتعفری با اشاره به رأی صادر شده توسط هیأت داوری گفت: اکنون با صدور رأی عدم فسخ قرارداد واگذاری توسط هیأت داوری، قرار صادر شده قبلی توسط هیأت مستشاری را دوباره به جریان خواهیم انداخت. وی درباره مسیرهای تجدیدنظر در رأی هیأت داوری بیان کرد: سازمان خصوصیسازی مکلف است ظرف 10 روز، اعتراض خود را به رأی هیأت داوری، به دادگاه صالحه که در قانون اجرای سیاستهای اصل 44 مرجع تصمیمگیری درباره اختلاف بین سازمان خصوصیسازی و هیأت داوری است، ارسال کند.
بیتعفری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به برکناری رئیس سازمان خصوصیسازی، آیا امکان دارد این سازمان به رأی صادر شده توسط هیأت داوری اعتراض نکند و آن را بپذیرد، گفت: از آنجا که درخواست فسخ قرارداد، توسط سازمان خصوصیسازی به هیأت داوری ارسال شده است، این سازمان نمیتواند این رأی را بپذیرد و حتما به این رأی اعتراض میکند. وی افزود: حتی در صورتی که سازمان خصوصیسازی تحت فشارهای سیاسی دولت، به این رأی اعتراض نکند، سازمان بازرسی کل کشور میتواند به حکم قانون و با استناد به تضییع حقوق بیتالمال، پرونده را به دادگاه ارسال و روند رسیدگی را در قوهقضائیه دنبال کند.
معاون فنی و حسابرسی امور اقتصادی و زیربنایی دیوان محاسبات کشور در انتها خاطرنشان کرد: هیأت مستشاری دیوان محاسبات نیز میتواند برای متخلفان و مسببان این واگذاری، علاوه بر حکم انفصال از خدمت، رد عین مال تضییع شده از بیتالمال را هم صادر کند تا متخلفان ضرر وارد شده به بیتالمال را به صورت شخصی از جیب خودشان پرداخت کنند.
ارسال به دوستان
فرمانده کل سپاه در پیامی از فرماندهی شجاعانه سردار اسماعیل قاآنی بر نیروی قدس سپاه طی یک سال گذشته قدردانی کرد
فرمانده شجاع و مخلص
گروه سیاسی: سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی از فرماندهی عالی و شجاعانه سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه قدردانی و تاکید کرد: انشاءالله رزمندگان بدون مرز سپاه تحت فرماندهی آن برادر نورانی، تاریخ استکبار را فاتحانه به پایان خود نزدیک خواهند کرد.
به گزارش «وطن امروز»، متن پیام به این شرح است:
برادر سردار اسماعیل قاآنی
فرمانده پرهیزکار و شجاع نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سلام علیکم
خداوند حکیم را در سالگرد انتصاب آن فرمانده بیبدیل و باتقوا به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی مولا و مقتدایمان حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) شاکریم که طهارت روح، قلب سلیم، اخلاص و قدرت تفکر و فرماندهی عالی و شجاعانه شما سپاه قدس را در تراز جدیدی از جهاد عظیم علیه نظام سلطه و اذنابشان قرار داد.
در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی آن وجود مبارک، عزیز و مقتدر به مصداق آیه شریفه «قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُالله بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ» مایه تشفی صدور آزادگان عالم در مصیبت شهادت قاسم جانمان (رضوانالله علیه) و سرمایهای الهی و سرشار از معنویت و انقلابیگری، بشارتبخش صفحات درخشانی از پیشرفت جبهه مقاومت و تحرک جدید در بیداری اسلامی خواهد شد.
درود خداوند و ملائک مقربش بر فرمانده شهید سپهبد پاسدار حاجقاسم سلیمانی (رضوانالله علیه) که هجران و فراقش، دلهای همه ما را مجروح و مغموم و خون مقدسش ضامن سقوط استکبار جهانی و رهایی مظلومان و مستضعفان عالم خواهد گردید.
انشاءالله رزمندگان بدون مرز نیروی قدس سپاه تحت فرماندهی مقتدر و زلال آن برادر نورانی، تاریخ استکبار را فاتحانه به پایان خود نزدیک خواهند کرد.
* انتخاب حاج قاسم
سال گذشته پس از اینکه سردار سپهبد قاسم سلیمانی در عراق توسط تروریستهای آمریکایی، مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید فرمانده معظم کل قوا تنها چند ساعت بعد از این حادثه در حکمی سردار سرتیپ اسماعیل قاآنی، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فرماندهی این نیرو منصوب کردند.
در متن پیام انتصاب رهبر انقلاب درباره سردار قاآنی آمده بود: فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به سردار سرافراز سرتیپ اسماعیل قاآنی که در شمار برجستهترین فرماندهان سپاه در دفاعمقدس بوده و در طول سالیان متمادی در نیروی قدس در کنار سردار شهید [سلیمانی] در منطقه خدمت کرده است میسپارم. در حکم رهبر انقلاب تاکید شده بود: برنامه آن نیرو عینا همان برنامه دوران فرماندهی شهید سلیمانی است. از همه همکاران آن نیرو حضور و همکاری آنان را با سردار قاآنی خواهانم و توفیق و تأیید و هدایت الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
تاسیس داعش و اشغال مناطق وسیعی از سوریه و عراق توسط این جریان تکفیری تروریستی که خطری بزرگ برای امنیت ملی کشورمان هم محسوب میشد، فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران را بیش از گذشته سر زبانها انداخت و به شناخت ابعاد فعالیتهای این نیرو منجر شد.
جلوگیری از سقوط دومینووار کشورهای منطقه و همجوار ایران به دست داعش با حضور بموقع نیروهای قدس سپاه به فرماندهی سردار سلیمانی در شکلگیری این شناخت نقش ویژهای ایفا کرد و باعث برهم خوردن پروژه کلان آمریکا و رژیم صهیونیستی در تجزیه کشورهای حامی مقاومت و تغییر در جغرافیای غرب آسیا به نفع اسرائیل شد. همین هم باعث شد رهبر انقلاب نیروی قدس را رزمندگان بدون مرز بنامند، ایشان در خطبههای نماز جمعه 27 دیماه 98 پس از شهادت سردار سلیمانی در این زمینه بیان کردند: سپاه قدس یک نهاد انسانی و دارای انگیزههای بزرگ و روشن انسانی، نیرویی است که با سعهصدر به همهجا و همهکس نگاه میکند. اینها «رزمندگان بدون مرز» هستند. رزمندگانی که هر جا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ میکنند، خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکنند. همینها سایه جنگ و ترور را از کشور خودمان هم دفع میکنند. به کمک غزه و فلسطین میروند اما برای خودمان هم امنیت ایجاد میکنند.
با این احوال ارزیابی آمریکا و متحدانش از ترور سردار سلیمانی بر این مبنا قرار داشت که حذف فرمانده نیروی قدس سپاه به فروپاشی نقش ایران در منطقه میانجامد. اما این تمام ماجرا نبود؛ نگاهی به فعالیتهایی که از نیروی قدس سپاه با هدایتهای سردار اسماعیل قاآنی طی یک سال گذشته دیده شده است نمایانگر این مهم است که همان سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران که در زمان فرماندهی حاجقاسم سلیمانی دنبال میشد و در پیام انتصاب سردار قاآنی توسط رهبر انقلاب انعکاس داشت امروز هم دنبال میشود. در این راستا اخباری که از سفرهای فرمانده نیروی قدس سپاه به کشورهای منطقه منتشر میشود، بیانگر تحرک و پویایی این نیرو در سطح منطقه به منظور تحقق بخشیدن به سیاستهای منطقهای ایران است که در حقیقت همان تقویت گروههای مقاومت مردمی به منظور مبارزه با قدرتهای استکباری و در رأس آنها مقابله با حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا است.
در واقع طی این زمان اندک منطقه به یک آتشبار علیه منافع آمریکا در منطقه تبدیل شده است. مقاومت در یمن به پیروزیهای راهبردی و سرنوشتسازی دست پیدا کرده است، همچنین گروههای مقاومت در عراق پس از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس جسارت زیادی در هدف قراردادن آمریکا و اخراج ایالات متحده از کشورشان پیدا کردهاند.
چند روز قبل شورای آتلانتیک در گزارشی نوشت: یک سال پس از اینکه دولت ترامپ مورد احترامترین فرمانده نظامی و اطلاعاتی ایران را ترور کرد، بسیاری از پیشبینیهای وحشتناک که توسط تحلیلگران ابراز میشد، محقق نشدهاند. در این گزارش آمده: با این حال، ایران از راههای دیگر انتقام قتلها را نیز گرفته است. ترور سردار سلیمانی، همانطور که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا اظهار داشت، بازدارندگی در برابر حملات بیشتر مورد حمایت ایران نداشت. ۲ آمریکایی و یک تبعه انگلیس در حملات موشکی به پایگاه عراق در مارس 2020 کشته شدند و حملات شبهنظامیان مورد حمایت ایران همچنان ادامه دارد. حضور نظامی آمریکا در عراق تحت فشار سیاستمداران عراقی که دیگر نمیخواهند کشورشان را به عنوان میدان نبرد بین همسایه بانفوذ خود و ابرقدرت باقیمانده جهان استفاده کنند، کاهش یافته است. پمپئو بارها تهدید کرده سفارت ایالات متحده در بغداد را در صورت آسیب دیدن بیشتر آمریکاییها در حملات موشکی شبهنظامیان مورد حمایت ایران به منطقه سبز خواهد بست که این میتواند هدیه دیگری به تهران باشد.
***
ایران زمان و مکان انتقام از ترور شهید سلیمانی را مشخص میکند نه آمریکا
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مصاحبه با شبکه خبری راشاتودی، تاکید کرد: ایران همچنان فرصت دارد انتقام خون قاسم سلیمانی، فرمانده شهید سپاه قدس را بگیرد. این مساله حتمی و قطعی است که در زمان و مکان مناسب انجام خواهد شد.
سردار رمضان شریف تصریح کرد: این ایران است که زمان و مکان گرفتن انتقام از ترور شهید سلیمانی را مشخص میکند نه آمریکا.
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: این انتقام باید بیشترین تاثیر را بر دشمن بگذارد و بیشترین حمایت را از جهان اسلام کسب کند. وی گفت: آمریکا در حالی که منتظر است ایران انتقام قاسم سلیمانی را بگیرد، از وضعیت آمادهباش خسته و منزجر شده است.
ارسال به دوستان
میلیونها نفر از مردم عراق، یمن، لبنان و سوریه دیروز سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را گرامی داشتند
خونخواهی
دشمنان ما محاصرهاند
گروه بینالملل: مراسم مردمی نخستین سالگرد ترور سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و یارانشان دیروز در عراق برگزار شد و صدها هزار عراقی در استانهای مختلف این کشور به تظاهرات علیه ادامه حضور آمریکا در این کشور پرداخته و اجرایی شدن مصوبه پارلمان مبنی بر اخراج آمریکا از عراق را مطالبه کردند. اگر چه از صبح دیروز مردم عراق به سوی میدان التحریر حرکت میکردند اما مراسم اصلی بعد از نماز ظهر و عصر به طور رسمی شروع شد. بنا بر اعلام رسانههای عراقی این تظاهرات در استانهای مهمی مثل بغداد، بصره و ذیقار برگزار شد. با این حال تمرکز رسانههای عراقی بر بغداد و تظاهرات بزرگ این شهر بود. گروههای مردمی، جهادی، علما و فضلای شیعه و اهل سنت، شخصیتها و رهبران سیاسی در تظاهرات دیروز حضور داشتند. جمعی از اهالی و شیوخ عشایر منطقه سنینشین ابوغریب در غرب بغداد نیز با حمل پلاکاردهای اخراج نظامیان آمریکا از عراق در مراسم دیروز حضور داشتند. نکته مهم تظاهرات دیروز حضور همه طیفهای مقاومت فارغ از اختلافات بود که مراسم دیروز عراق متمایز کرده بود.
* مرگ بر آمریکا؛ محور اصلی شعارها
شرکتکنندگان در این مراسم همچنین با در دست داشتن پرچمهای عراق و حشدالشعبی و تصاویر شهیدان سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و سر دادن شعار، بر اهمیت اخراج آمریکا از عراق تاکید کردند. تظاهرات دیروز از حوالی 2 عصر به وقت تهران آغاز شد. اوج این تظاهرات در میدان مشهور التحریر بغداد و خیابانهای اطراف آن بود که صدها هزار عراقی شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل سر داده و اجرای مصوبه اخراج آمریکا را مطالبه کردند. صدها هزار عراقی عصر دیروز یکصدا شعار «کلا کلا امریکا، کلا کلا اسرائیل» و «اللهاکبر، امریکا الشیطان الاکبر» سر دادند. عملکرد ضعیف دولت مصطفی الکاظمی در اجرای مصوبه پارلمان مبنی بر اخراج نظامیان آمریکایی هم سبب شد اکثر شعارهای مردم عراق در اعتراض به معطل شدن روند اجرای مصوبه اخراج اشغالگران، متوجه دولت عراق باشد. معروفترین شعار دیروز عراقیها در اعتراض به عملکرد الکاظمی شعار:«ای کاظمی ای ترسو، ای مزدور آمریکا» بود. مردم عراق همچنین بر ادامه راه شهیدان سلیمانی و المهندس تاکید و بر وفاداری به رهنمودهای مرجعیت عالی دینی تاکید کردند. مردم عراق همچنین در شعارهای خود خواهان گرفتن انتقام خون این شهیدان و محاکمه عاملان و آمران آن شدند. راهپیمایان عراقی دیروز پرچمهای آمریکا، رژیم اسرائیل و آلسعود را در میدان التحریر در مرکز بغداد به آتش کشیدند.
* هادی العامری: حاکمیت عراق با اخراج نیروهای آمریکایی تأمین میشود
هادی العامری، رئیس فراکسیون الفتح در پارلمان عراق و دبیرکل سازمان بدر مشهورترین چهرهای بود که در مراسم دیروز به سخنرانی پرداخت. محور سخنان وی هم مطالبه اخراج آمریکا از دولت عراق بود. وی بر ضرورت خروج نیروهای خارجی از عراق و در پیشاپیش آنها نیروهای اشغالگر آمریکایی تاکید کرد و گفت: حاکمیت عراق با اخراج نیروهای آمریکایی تامین میشود. هادی العامری گفت: بازیافتن حاکمیت، عزت و استقلال عراق در گرو اجرای قانون پارلمان کشور برای بیرون کردن همه نیروهای بیگانه و در پیشاپیش آنها اشغالگران آمریکایی است. وی با اشاره به اینکه عراق در مسیری که فرماندهان شهید سلیمانی و ابومهدی ترسیم کردهاند حرکت خواهد کرد، گفت: تحقق کامل حاکمیت ملی در اخراج نیروهای اشغالگر آمریکاست و در این راه هر چه جانفشانی نیاز باشد، باید ارزانی داشت. وی با تاکید بر اینکه باید عراق قوی، عزیز و مستقل باشد، افزود: ثبات عراق به معنی ثبات کل منطقه است و این امر امکانپذیر نیست مگر با اخراج همه نیروهای خارجی و در پیشاپیش آنها اشغالگران آمریکایی از عراق. العامری همچنین بر تحقق آرمانهای حاج ابومهدی المهندس در عراق اصرار کرد و گفت: آرمان المهندس بازگرداندن اعتبار به دولت عراق و حفاظت از همه دستگاههای امنیتی و نظامی از جمله سازمان حشدالشعبی است. دبیر کل سازمان بدر همچنین از دولت عراق خواست یک طرح جامع برای حل مشکلات اقتصادی عراق و خارج کردن کشور از مشکلات اقتصادی ارائه کند. هادی العامری اضافه کرد: فرماندهان شهید سلیمانی و المهندس توانستهاند یک نسل مقاوم را تربیت کنند. وی در این مراسم همچنین شهادت فرماندهان قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را به ملت عراق و ایران و مقام معظم رهبری و خانوادههای ۲ فرمانده شهید تسلیت گفت.
* فالح الفیاض: حاج قاسم جانش را برای وحدت ارضی عراق داد
فالح الفیاض از چهرههای مشهور مقاومت عراق هم در جمع تظاهراتکنندگان در میدان التحریر بغداد بر ضرورت اجرای قانون پارلمان برای اخراج نظامیان آمریکا توسط دولت تاکید کرد. فالح الفیاض در این مراسم تاکید کرد: از دولت عراق میخواهیم قانون پارلمان برای اخراج نظامیان آمریکایی را اجرا کرده و تمام عوامل دخیل در ترور فرماندهان شهید را بازخواست کند و به جزای عادلانه برساند. وی خاطرنشان کرد: سازمان حشدالشعبی به خون فرماندهان شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس وفادار باقی میماند و موضوع بازخواست عوامل نقش داشته در ترور فرماندهان شهید را با جدیت دنبال میکند. وی از تظاهراتکنندگان خواست به حمایت از حشدالشعبی و مرجعیت عالی دینی و دفاع از وحدت ملی کشور ادامه دهند. الفیاض خاطرنشان کرد مردمالحشد وسیعتر از سازمان حشدالشعبی است و این مردم یک ملت آگاه هستند و به پشتوانه این ملت، عوامل قتل فرماندهان شهید را بازخواست میکنیم. الفیاض در ادامه تاکید کرد ترور فرماندهان یک جنایت آشکار و نادیده گرفتن حاکمیت و عزت ملت عراق است و تمام ابعاد این جنایت روشن است. وی ادامه داد: حاج قاسم و ابومهدی المهندس در راه حاکمیت و وحدت ارضی عراق جان خود را فدا کردند.
* حزبالله عراق: هزاران سلیمانی و ابومهدی خواهیم بود
دبیرکل گردانهای حزبالله عراق هم در سخنانی خواستار گرفتن هرچه زودتر انتقام خون سرداران مقاومت از آمریکا شد. ابوحسین الحمیداوی، دبیرکل گردانهای حزبالله عراق گفت: حضور امروز ما در صحنه برای بیعت با خدا، پیامبرش و مومنان مقاوم و پایدار است. وی افزود: این حضور همچنین مجوزی است برای اینکه هرچه سریعتر انتقام خون سرداران مقاومت گرفته شود، چرا که خون ما همچنان میجوشد. وی تأکید کرد: سلاح مقاومت منضبطتر، سازمان یافتهتر و قانونمندتر از بسیاری از ارتشها و نهادهای نظامی در طول تاریخ است و تا زمانی که خدا بخواهد در دست ما خواهد ماند و به هیچکس اجازه نخواهیم داد این سلاح مقدس را که باعث حفظ سرزمین، آبرو و جان ما است، کوچک بشمارد.
***
برگزاری راهپیمایی در شمال یمن
صدها هزار یمنی نیز دیروز همزمان با تظاهرات در عراق، با تجمع در استان صعده واقع در شمال این کشور، راهپیمایی پرشوری با عنوان «وفاداری به خون شهدا» برگزار کردند. به گزارش وبگاه انصارالله، یمنیها صبح دیروز برای حضور گسترده در راهپیمایی «وفاداری به خون شهدا»، از اقصی نقاط شمال این کشور وارد استان صعده شدند. راهپیمایان یمنی در حالی که تصاویر شهدای مقاومت را در دست داشتند، شعارهایی علیه استکبار جهانی سر داده و ادامه حملات ائتلاف سعودی- آمریکایی به یمن را محکوم کردند. تصاویر منتشر شده از برگزاری این راهپیمایی نشان میدهد راهپیمایان یمنی تصاویر شهید سردار حاجقاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه را با خود حمل میکردند. بنا به این گزارش، در پایان این راهپیمایی بیانیهای به مناسبت گرامیداشت سالانه شهدای یمن نیز قرائت شد. در این بیانیه آمده: آمریکاییها و اسرائیلیها و همپیمانان آنها، دشمنان ملت یمن هستند، لذا یمنیها با توجه به واقعیت کنونی که در آن قرار دارند، باید همانند شهدا، تحرکات و رفتارهای ایمانی و قرآنی داشته باشند. در این بیانیه همچنین آمده است: ما مراسم یابود شهدا را هر ساله برگزار میکنیم؛ چرا که شهدا هر لحظه از ما یاد میکنند. آنها به همرزمانشان وفادارند و این یک درس وفاداری است که ما از مکتب آنها یاد میگیریم.
***
شیعه و سنی عراق علیه آمریکا
سیدهادی افقهی
کارشناس مسائل عراق
عملکرد محور مقاومت در منطقه سبب شده ملتهای منطقه نیز با جدیت و انگیزه قویتری به مقابله با اقدامات تجاوزکارانه آمریکا بپردازند. بر اثر ترویج این روحیه است که شاهد این هستیم مردم عراق و یمن نسبت به عملکرد خصمانه و رفتارهای فتنهانگیزانه آمریکا به تظاهرات دست میزنند. خشم ملت آزاده یمن علیه استکبار موضوعی کاملا طبیعی است اما در رابطه با تظاهرات برگزار شده در عراق یک نکته متفاوت نسبت به تظاهرات مردم یمن وجود دارد. وجود پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، سبب شده ملت این کشور حاکمیت خود را زیر فشار آمریکاییها ببینند. در کنار این وجود برخی سیاستمداران وابسته و تحت امر آمریکا در پارلمان و برخی نهادهای اجرایی دولت فعلی و در بین نزدیکان نخستوزیر فعلی عراق سبب شده غرور و تعصب عراقیها جریحهدار شود. بر این اساس برآیند رفتار سیاستمداران وابسته به آمریکا در کنار جنایات جنگی نظامیان تروریست آن علیه مردم عراق در شهرهای مختلف این کشور عزت عراقیها را هدف قرار داده است. از این رو میتوان گفت این تظاهرات گسترده در استانهای مختلف عراق که با شعار شهادت و حاکمیت برگزار شده، این پیام را به آمریکاییها مخابره میکند که ملت عراق برای نجات استقلال حاکمیتشان از شر آمریکا تا شهادت پیش خواهند رفت. ویژگی دیگر تظاهرات دیروز در عراق این بود که محدود به حضور جریانهای شیعی عراق نبود و گروههای اهل سنت و دیگر جریانهای سیاسی- مذهبی نیز در این تظاهرات مشارکت داشتند. از این رو است که میتوان این تظاهرات را یک پاسخ مدنی در تداوم پاسخهای حقوقی و امنیتی به اقدامات خصمانه آمریکا دانست.
***
تداوم تقابل ملتها با اشغالگران
حسن هانیزاده
کارشناس مسائل غرب آسیا
تظاهرات عراقیها در استانهای مختلف این کشور علاوه بر اینکه به منزله تاکید مجدد ملت عراق بر لزوم اخراج اشغالگران آمریکایی از عراق است، پیام مهمی را به دولت و شخص نخستوزیر عراق مخابره میکند. نحوه مواجهه نخستوزیر عراق با مصوبه پارلمان درباره اخراج نظامیان آمریکا از عراق که با رویکرد بهانهجویی در رابطه با مفاد مصوبه و نادیده گرفتن آن روبهرو شده، خشم مردم را برانگیخته است. از این رو تایید دوباره مردم بر اجرای مصوبه پارلمان هشداری جدی برای دولت و مقامات سیاسی غربگرایی است که تحت هر شرایطی خواستار حضور نظامیان آمریکایی در عراق هستند. میتوان به شکل واضح گفت این تظاهرات دست پارلمان را برای مطالبه جدی و حتی استیضاح نخستوزیر باز میکند. ذکر این نکته قابل توجه است که تظاهرات مردم عراق در بغداد و میدان التحریر در حالی برگزار شد که بالگردهای آمریکایی در آسمان این شهر و بالای سر تظاهراتکنندگان در حال پرواز بودند. اشغالگران آمریکایی به دنبال این بودند با این اقدام در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کنند اما پایداری مردم عراق در تظاهرات و سردادن شعارهای ضد آمریکایی نشان از جدیت آنها در مبارزه با استکبار آمریکایی دارد. به نظر میرسد این تظاهرات جان تازهای به نیروهای مقاومت و ملت عراق میدهد که دامنه انرژی آن در یمن، لبنان، سوریه و فلسطین آشکار خواهد شد. باید گفت تقابل گسترده مردمی در منطقه علیه متجاوزان و اشغالگران با این تظاهرات کلید خورده و از این پس احتمال وقوع درگیریهای جدی و تقابل گرم با متجاوزان چندین برابر خواهد شد.
***
مقاومت؛ گزینه اول ملتهای منطقه
مصیب نعیمی
کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ تحولات جهان حاکی از این است که استعمارگران و اشغالگران از یک روش مشخص برای تقویت حضور و تداوم غارت منابع ملتها استفاده میکنند و آن ایجاد رعب و وحشت در دل مردم و مقامات کشورهاست؛ اقدامی که آمریکاییها در طول سالهای متمادی و به اشکال مختلف در جوامعی که در آن حضور داشتهاند در دستور کار قرار دادهاند. در این بین اما بعضی کشورها نظیر عراق که جریان مقاومت در آن پا گرفته و تحت تاثیر آموزههای مقاومت موفق به شکست تروریستها شدند به این واقعیت رسیدهاند که هیچ ترسی از اشغالگر نباید داشت. به عبارت دیگر آنها به این درک رسیدهاند که مقاومت توانایی کامل تامین امنیت کشورشان را دارد، از این رو گفتمان مقاومت در میام مردم عراق و عمده جریانهای سیاسی – مذهبی آن به عنوان اولویت اصلی مدنظر قرار گرفته است؛ نکتهای که در تظاهرات دیروز مردم عراق هم به وضوح دیده شد. تظاهرات عراقیها در استانهای مختلف که پایان حضور آمریکا در کشورشان را مطالبه میکردند علاوه بر اینکه پیام جدی به دولتمردان این کشور است، حاکی از این است که مفهوم مقاومت در یک سال گذشته در عراق نهتنها تضعیف نشده که قدرت بیشتری پیدا کرده است. بر این اساس، باید گفت گزینه مقاومت اولویت مردم عراق است و با توجه به تظاهرات در یمن، لبنان و سوریه هم میتوان گفت این گفتمان در این کشورها نیز در حال تبدیل شدن به گفتمان غالب است. در کنار این موضوع، دور از واقعیت نیست که این گزاره را هم در نظر بگیریم که دیگر ملتهای منطقه نیز در کوتاه یا بلندمدت گزینه مقاومت را به عنوان اولویت خود انتخاب خواهند کرد و در این بین دولتهای آنها راهبردی جز همراهی با مردم یا کنار گرفتن از قدرت ندارند.
ارسال به دوستان
آیین رونمایی از زندگینامه خودنوشت شهید قاسم سلیمانی با تقریظ رهبر انقلاب برگزار شد
روایت حاجقاسم از حاجقاسم
* متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «از چیزی نمیترسیدم»
گروه فرهنگ و هنر: آیین رونمایی از کتاب زندگینامه خودنوشت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی با عنوان «از چیزی نمیترسیدم» در قالب همایش علمی رسانه و مکتب شهید سلیمانی با حضور عبدالعلی علی عسکری، غلامعلی حداد عادل و جمعی از خانوادههای شهدا در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد.
* شخصیت شهید سلیمانی دستمایه تربیت نسلهای آینده است
عبدالعلی علیعسکری، رئیس سازمان صداوسیما در این مراسم طی سخنانی گفت: این اجلاس، اجلاسی علمی برای تحقیق درباره سردار سلیمانی و مکتبشان است. دستاورد این تحقیق برای جوانان در آینده موثر خواهد بود. سردار سلیمانی اهل تقوا بود. هم مومن بود و هم بر اساس ایمان خود عمل میکرد و خداوند راه را بر او گشود و به او رزقی بیپایان داد؛ کسی که تلاش میکرد ناشناخته باشد خداوند او را به مردم شناساند. شهید سلیمانی مظهر ایمان و تقوا و توکل بود و یک عمر در مکتب امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بود و چه زمانی که در دفاعمقدس بود و چه وقتی که فرمانده نیروی قدس شد، اقدام راهبردی برای مقاومت اسلامی انجام داد. آنچه سیاستهای راهبردی انقلاب بود را در منطقه محقق کرد و در نهایت سید شهدای مقاومت شد. او زیر سایه امام حسین(ع) تلاش میکرد. ما باید از نگاه علمیتر به موضوع شخصیت سردار سلیمانی بپردازیم تا دستمایهای برای تربیت نسلهای آینده باشد و نکته کلیدی اینکه شهید سلیمانی یک کادر همهجانبه نظام و شخصیت چندساحتی بود؛ او یک انسان چندبعدی بود.
* سرمایه ابدی جهان اسلام
غلامعلی حدادعادل دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنانی گفت: «شهید سلیمانی با شهادتش به سرمایه ابدی برای جهان اسلام بدل شد و مردم با آن تشییع باورنکردنی نشان دادند او را به عنوان سرمایه میشناسند. توصیهام به صداوسیما و اهل فرهنگ و قلم که در جایگاه تربیت در کشور هستند، این است که از الگو بودن شهید سلیمانی بیشترین استفاده را بکنند. توصیهام به برنامهسازان صداوسیما این است که شخصیت سردار را به عنوان سرمایه در نظر بگیرند و به جوانها معرفی کنند. دشمنان ما امروز قصد ایمان و اخلاق مردم ما را دارند. بعد محوری شخصیت او ایمان و اعتقادش است. روزی که خبر شهادتش را شنیدم برای پرواز روح بلندش غبطه خوردم. قابلیت شهید سلیمانی در تحکیم وحدت ایرانیان است. بینش سیاسی و ولایتمداری او برخاسته از ایمان و نتیجه بینش سیاسی او است. مردمداری، تواضع و شجاعت او نیز زبانزد بود. صداوسیما میتواند با استفاده از این دستنوشتهها سریالی بسازد و از آن مجموعه یک فیلم جهانی تولید شود. همچنین صداوسیما باید از وصیتنامه این شهید بزرگوار نیز استفاده کند و این وصیتنامه بسیار آموزنده است».
* زندگینامهای که حاجقاسم با دست مجروحش نوشت
در ادامه این مراسم فرزندان شهیدان سلیمانی، فخریزاده و همت برای رونمایی از کتاب «از چیزی نمیترسیدم» روی سن آمدند و پیش از رونمایی، زینب سلیمانی دختر سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی طی سخنانی گفت: «صبح روز چهارشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۹ خداوند مهربان، زیارت رهبر معظم انقلاب که جانم فدایشان باد را روزی ما فرمود. دیدار معظمله با اعضای ستاد بزرگداشت شهید قاسم سلیمانی و ما افراد خانوادهاش بود. من به نمایندگی از حاجقاسم برای ایشان هدیهای برده بودم. این هدیه زندگینامهای به قلم حاجقاسم بود که قصد داشتیم به مناسبت ایام سالروز شهات در قالب کتابی منتشر کنیم. آنچه همراهم بود، در واقع ماکت یا نمونه اولیهای از کتاب بود. بعد از پایان دیدار، آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم. ایشان سوالاتی درباره آن پرسیدند و این هدیه کوچک را با مهر پذیرفتند. چند روز بعد از این دیدار و در دقایق پایانی نهایی شدن کتاب، متنی از سوی دفتر رهبر معظم انقلاب به دستم رسید. ایشان منت گذاشته و قبل از مطالعه، یادداشتی را به یاد «سرباز وفادار» خود نوشته بودند. متنی پر از عطوفت و بزرگواری که چون روح بر کالبد کل این کتاب نشست.
خداوند حکیم را به داشتن نعمت وجود مبارکشان، هزاران بار شکر میکنم و به یاد میآورم که حاجقاسم در وصیتنامه خود نوشته بود: «خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز که جانم فدای جان او باد، قرار دادی».
دختر حاجقاسم سلیمانی در ادامه با اشاره به نکاتی درباره این کتاب بیان کرد: «از چیزی نمیترسیدم، زندگینامهای است که حاجقاسم با دست مجروحش نوشته است. شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستان شکلگیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی به بلندای وسعت آسمانها رسید. دوست دارم آنها که او را فقط در لباس نظامی دیدهاند بدانند او چگونه بزرگ شد؛ «از چیزی نمیترسیدم» آغاز رسالتی عظیم برای شناخت مردی است بزرگ».
* روایت حیات طیبه روح عاشق مخلص
در ادامه این مراسم علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور با اشاره به نکاتی از این کتاب گفت: «زندگینامه خودنوشت از کودکی تا ۲۲ سالگی است. زمان نگارش- آنطور که ناشر بیان کرده است- چند سال قبل از شهادت ایشان بوده است». وی با اشاره به اینکه زمان نگارش کتاب در بحبوحه جنگ با داعش بوده است، گفت: «یکی از ویژگیهای شخصیتی نویسنده آرامش روحی در سختترین شرایط و تمرکز بر خاطرات از دهههای قبل است. اگر خواننده از زندگی نویسنده بیخبر باشد، تصور میکند این نوشتهها در گوشهای آرام با در نظر گرفتن زیست جغرافیایی خاص و آداب و رسوم نوشته شده است». مختارپور اضافه کرد: «زندگینامه شهید سلیمانی حاوی اطلاعات دقیقی از تبار و خاندان او است. در این متن به بیان مناطق جغرافیایی و طبیعی و شرایط اقلیمی اشاره شده است. این کتاب بیان صادقانهای دارد و به دور از هر گونه تحریف افکاری است؛ زندگینامهای که میتوان روایت حیات طیبه روح عاشق مخلص نامید».
***
[تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «از چیزی نمیترسیدم»]
در یادداشت حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی که پیش از مطالعه کتاب «از چیزی نمیترسیدم» نگاشته شده، اینگونه آمده است:
بسمهتعالی
هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشمنواز و دلنواز است. یاد او را اگر چه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدینگونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هر کدام وظیفهای داریم. کتاب حاضر را هنوز نخواندهام اما ظاهرا میتواند گامی در این راه باشد. رزقناالله ما رزقه من فضله.
سیدعلی خامنهای/ 7/۱۰/99
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|